بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت

بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت:
این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت

من بودم و زاهد به دو راهی که رسیدیم
من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت

#محمد_سلمانی
دیدگاه ها (۳)

من سخت نمی گیرم؛سخت است جهانِ بی تو ...!#سما_صفایی

اگر این داغِ جگرسوز که بَر جـانِ منَستبر دلِ کوه نهی سَنگ به...

خوش به حال دل فرهاد که در مدت عمرمزه ی تلخ ترین خاطره اش شیر...

هر بار خواستم بگویم "دوستت دارم" گفتم "حالت چطوره" و من خیلی...

درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفتدر من غزلی درد کشید و سرِ ز...

#دوپارتی#هیونجین#درخواستیوقتی شب عروسی... ویو ات وای امروز خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط