کف دستم را که دید
کف دستم را که دید
نشان ناکجاآبادِ عشق را به من داد.
تابااحتمالِ دیدن تو
برنامه ای جورکنیم و برویم قلعه ی سنگیِ زمانِ خوب عاشقی.
خواستمت خبر کنم .
خواستمت بیایی
خط رو ی خط افتاد جانانِ من،
همسفر یک گورکن شدم؛
و
حالا که سردی ِ دستبندِ جرم را
با اشک داغ فوت می کنم؛
می فهمم که تو
ارزش نبش قبرِ خاطرات را نداشتی.
#ویدا_احسان
نشان ناکجاآبادِ عشق را به من داد.
تابااحتمالِ دیدن تو
برنامه ای جورکنیم و برویم قلعه ی سنگیِ زمانِ خوب عاشقی.
خواستمت خبر کنم .
خواستمت بیایی
خط رو ی خط افتاد جانانِ من،
همسفر یک گورکن شدم؛
و
حالا که سردی ِ دستبندِ جرم را
با اشک داغ فوت می کنم؛
می فهمم که تو
ارزش نبش قبرِ خاطرات را نداشتی.
#ویدا_احسان
۲۵۲
۱۳ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.