سلام رفقا حسن باقری هستم خوشحالم مهمونتون شدم در برنامه

سلام رفقا😉 حسن باقری هستم✋ خوشحالم مهمونتون شدم در برنامه ویسگون 😍 سلام رفیق✋ خب با من باشین☺ ️


5اسفند 1334تهران به دنیا اومدم👶 دبستان و دبیرستانمو تو تهران گذروندم.1354 رشته دامپروری ارومیه قبول شدم😄 اما بعد 3ترم از دانشگاه اخراج شدم😢



اسفند 1356سربازی رفتم👮
بعد سربازی تا خرداد 58تو کمیته انقلاب اسلامی ونهادهای دیگر فعالیت میکردم🙂 سال58باورود روزنامه جمهوری اسلامی در سرویس فرهنگی و سیاسی فعالیت رو آغاز کردم

اوایل 59استخدام سپاه پاسداران شدم و تو واحد اطلاعات سپاه بودم نام مستعارم حسن باقری انتخاب کردم اسم اصلیم غلامحسین افشردی هست🙃 😅

با شروع جنگ با تعدادی از پاسدارها راهی جبهه شدیم🚶 🚶 من رو جزو #نابغه های سپاه می دونستن


با تجربیاتی که در زمان خبرنگاری تو ایران ولبنان داشتم،به جمع آوری اطلاعات و نقشه ها و کارکردهای عملیاتی و ضبط صدا در جبهه ایران پرداختم



شهید حسن باقری در سال‌های اول انقلاب به کار #خبرنگاری و #عکاسی مشغول بوده است و عکسهای ماندگاری از وی به جا مانده است؛ این عکس توسط این شهید ثبت شده است.

تو جبهه واحد اطلاعات رزمی راه اندازی کردم که حدود سه ماه از شروع جنگ در تمامی محورهای جنوب مستقر شد☺ ️


استعداد بالایی در تحلیل اطلاعات دشمن و پیش بینی حرکات ارتش عراق در آینده داشتم🤔

سال59 به عنوان یکی از معاونین ستاد عملیات جنوب انتخاب شدم😊
فرمانده محور دارخوین و جاده ماهشهر در عملیات ثامن الائمه رو به عهده داشتم☺ ️
فرمانده قرارگاه نصر در زمان عملیات فتح المبین،بیت المقدس و رمضان بودم


تو مرحله اماده سازی عملیات مصدوم شدم و بیمارستان بستری شدم معلوم نبود زنده بمونم یا نه به سختی حرف میزدم و به برادرم میگفتم پل سابله کارش به کجا کشید😄

علاقه زیادی به کادرسازی و تربیت نیرو برای فرماندهی داشتم😍 مهدی زین الدین😋 از معروف ترین افرادی هست که پرورشش دادم...که فرمانده لشکر 17علی بن ابی طالب بود


💢 #نابغه‌ی_دفاع‌مقدس

ڪسی که استراتـژی جنگ را تغییر داد و صحنه‌ی نبرد را به عمق دشمن هدایت ڪرد و از پدافنـد و نگهـداری زمین به افنـد تبدیل ڪرد .
#سردار_شهید_حسن_باقری

چند تا #بسیجی کنار جاده منتظر ماشین بودند..
حسن گفت: ماشینو نگه دار اینا رو سوار کنیم..
بهشان گفت: اگه الان فرماندهتون رو می دیدید، چی می گفتید؟!
یکیشان گفت: حالا که دستمون نمی رسه، اما اگه می رسید می گفتیم آخه خدا رو خوش می یاد توی این گرما پیاده بریم؟ تازه غذاهایی که برامون میارن اصلا خوب نیست و..
حسن با خنده ☺ ️گفت: میگم رسیدگی کنن.. دیگه؟!
آن ها هم می گفتند و می خندیدند..
به مقرشان که رسیدیم، پیاده شدند رفتند..
در مقرشان، با خطاب کردن حسن باقری به عنوان فرمانده؛ آن چند بسیجی تازه فهمیدن که ایشون #فرمانده هستند..😱 😑
❣ شهید حسن باقری❣




اگربین بسیجی هاحرف میشد
میگفت
اگه ازدست هم ناراحت شدید
دورکعت نمازبخوانید☺ ️
بگیدخدایا
این بنده ۍتوحواسش نبود
من گذشتم توهم ازش بگذر☺
این طورۍمهرومحبت زیادمیشه
🔸 شهیدحسن باقری


‍ 💢 #نابغه_دفاع‌مقدس

سی چهل درصد نیروهای تیپ شهید شده بودند؛ بقیه هم می خواستند برگردند، این جوری همه باید عـوض می‌شدند؛ چه ستاد، چه طرح و برنامه و چه مهندسی....

حسن گفت : « خب ، کی می مونه تو تیپ ؟ اینطوری باید هر سه ماه یڪ تیپ درست کنیم ، ڪه فقط اسمش تیپه .... بابا ! جنگیدن موقتی نیست ، بایـد با جنـگ اخت شد ، جنگیـدن برای سپـاه واجب عینـی صد در صده به تڪ تڪ شما هم احتیاجه ، ڪادر تیپ باید ثابت باشه ، غیر از این راه دیگه ای نیست ».

📚 یادگاران " کتاب باقری "

#شهید_سردار_حسن_باقری



قیافه و اندام لاغر او چنان بود که در نگاه اول، کسی تصور نمی‌ ڪرد بتواند در صحنـه جنگ قاطعـانه فرمـان براند؛ اما نشـان‌ داد ڪه در ڪشاکش نبرد، صریح ‌ترین و قاطعـانه ‌ترین تصمیم ‌ها را گرفته که حتی برای نزدیکترین کسان او نیز غیرمنتظره بوده است؛ بطوریکه برادرش سردار محمد باقری روایت می‌کند :



:white_