آیا این خواست توست
آیا این خواست توست
که خیال رویت
پلکهای سنگین مرا
در شبهای طولانی و کسالت بار
از هم باز نگاه دارد؟
آیا خواست توست که رؤیایت
مدام در نظرم جلوهگر شود
و مرا
که خواب شیرین را وداع گفتهام
به تمسخر گیرد؟
آیا این روح توست
که از فاصلهای چونان دور
به سویم روان داشتهای
تا شرمم را
و گذران لحظههای بیثمرم را
در من نظارهگر باشد؟
آیا این عشق توست
که اینچنین بر من سایه افکنده؟
نه . . . اینچنین نیست!
بلکه این عشق من است
که دیدگانم را بیدار نگاه داشته
عشق حقیقی من است
که آرامش را از من ربوده
و از دیدگانم
نگاهبانانی همیشه بیدار برایت ساخته است
تو، آری . . . ، در بیداری خویش
از من بسیار دور، و به دیگران بسیار نزدیکی
و چشمان من اینجا
در بیداری خویش
تو را به انتظار نشستهاند...
ویلیام_شکسپیر
که خیال رویت
پلکهای سنگین مرا
در شبهای طولانی و کسالت بار
از هم باز نگاه دارد؟
آیا خواست توست که رؤیایت
مدام در نظرم جلوهگر شود
و مرا
که خواب شیرین را وداع گفتهام
به تمسخر گیرد؟
آیا این روح توست
که از فاصلهای چونان دور
به سویم روان داشتهای
تا شرمم را
و گذران لحظههای بیثمرم را
در من نظارهگر باشد؟
آیا این عشق توست
که اینچنین بر من سایه افکنده؟
نه . . . اینچنین نیست!
بلکه این عشق من است
که دیدگانم را بیدار نگاه داشته
عشق حقیقی من است
که آرامش را از من ربوده
و از دیدگانم
نگاهبانانی همیشه بیدار برایت ساخته است
تو، آری . . . ، در بیداری خویش
از من بسیار دور، و به دیگران بسیار نزدیکی
و چشمان من اینجا
در بیداری خویش
تو را به انتظار نشستهاند...
ویلیام_شکسپیر
۶۹۹
۲۱ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.