My sleeping 🐱cat💛پارت ۲
یک ساعت بعد رفتیم پیش کوک«منو شوگولی»
کوک رو بغل کردم شوگا یه جوری بود انگار حسودی میکرد داشت گریه میکرد سریع
کوک رو با کمی عذرخواهی ول کردم
( شوگا گریه نمی کرد)
پریدم بغلش
من:به احوال شوگا خوان
چه چک محکم زد به صورتم که پرت شدم تو بغل کوک
یکی هم اروم تر به کوک زد
زنگ زد به نام جون و گفتم میاد پیشش
گفتم : با داد : هیییی مگه من چیکار کردم مشکلت با کس دیگه هست سر من خالی میکنی
یهو در باز شد و جیمین و جی هوپ و نامجون و جین و ته که اروم بود امدن
من فقط تو بغل کوک که دستام رو گرفته بود داد میزدم و اشکام سرازیر می شد
من: یونگی چطور می شه اخههههه من من تنها مرد قوی تو زندگیم تو بود و بابام
ولی وقتی دیگه مستقل شدم تو بودی مرد قوی من تو چجور...
یونگی:ساکت باش نمی خوام دستت بلند کنم پس ول کن
وقتی برگشت و ته رو دید
صلوات
دعوای جهانی یهو دعوا شد اون به اون فحش می داد و می زدند عضا هم میگرفتندشون
یهو ته رفت یه مشت محکم بزنه پریدم وست...
کوک رو بغل کردم شوگا یه جوری بود انگار حسودی میکرد داشت گریه میکرد سریع
کوک رو با کمی عذرخواهی ول کردم
( شوگا گریه نمی کرد)
پریدم بغلش
من:به احوال شوگا خوان
چه چک محکم زد به صورتم که پرت شدم تو بغل کوک
یکی هم اروم تر به کوک زد
زنگ زد به نام جون و گفتم میاد پیشش
گفتم : با داد : هیییی مگه من چیکار کردم مشکلت با کس دیگه هست سر من خالی میکنی
یهو در باز شد و جیمین و جی هوپ و نامجون و جین و ته که اروم بود امدن
من فقط تو بغل کوک که دستام رو گرفته بود داد میزدم و اشکام سرازیر می شد
من: یونگی چطور می شه اخههههه من من تنها مرد قوی تو زندگیم تو بود و بابام
ولی وقتی دیگه مستقل شدم تو بودی مرد قوی من تو چجور...
یونگی:ساکت باش نمی خوام دستت بلند کنم پس ول کن
وقتی برگشت و ته رو دید
صلوات
دعوای جهانی یهو دعوا شد اون به اون فحش می داد و می زدند عضا هم میگرفتندشون
یهو ته رفت یه مشت محکم بزنه پریدم وست...
۱۵.۸k
۰۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.