سومین تازش ترک ها به «ایران ساسانی» از سال 627 تا 629 زاد
سومین تازش ترک ها به «ایران ساسانی» از سال 627 تا 629 زادروزی
(چند سال پیش از تازش عرب ها) (ویرایش 4)
____________________________________________________________________
پیشگفتار :::::::::::::::
رونهش (توجه) داشته باشید که هم میهنان آتورپاتگانی (آذربایجانی) ما ، ترک نیستند ؛ بلکه «ایرانیان به زور ترک زبان شده» هستند. این دگرش (تغییر) زبان از سال 1407 ، که سال آغازین فرمانروائی «ترک های قره قویونلو» بر ایران است ، آغاز شده است {1}.
_________________________________________________________________________
در پیرامون (حدود) سال 550 زادروزی (میلادی) ، ژوستینین یکم (1) ، «امپراتوری روم خاوری» (بیزانس) ، که در آستانهء شکست خوردن از «شاهنشاهی ایران ساسانی» در «جنگ لازی» بود (2) ، فرستادگانی را به سوی «ترک ها» ، فرستاد و با دادن زر و سیم فراوان به آنها ، به ایشان کمک کرد که بر «مغول ها» چیره شوند {2} ؛ و سپس به آنها فرمان داد که جنگ خودشان با «ایران ساسانی» را آغاز کنند (3).
هر دو جنگ نخست ترک ها با «ایران ساسانی» ، که بپیدرپیگی (بترتیب) در سالهای 588 و 606 زادروزی (میلادی) در «آسیای میانه» انجام گرفتند ، با شکست ترک ها پایان گرفتند (4)(5). ولی در جنگ سوم (6) که به رهبری «تون جبغو» (7)(8)(9)(10) ، و در سالهای 627 تا 629 زادروزی در کوهکاس (قفقاز) انجام گرفت ، باشکست «ایران ساسانی» پایان یافت ؛ چون ایران ، در مرزهای باختری خود ، درگیر یک جنگ بزرگ با خود «امپراتوری روم خاوری» (11) به رهبری «هراکلیوس» بود . پس از این شکست «ایران ساسانی» از ترک ها ، خسروپرویز شاهنشاه ایران کشته شد ، و آشوبی بی مانند ، سراسر ایران را فرا گرفت ؛ و همچنین ، به سرنام (به عنوان) یکی از «اگری های» (شرایط) آتش بس ، «ایران ساسانی» ناچار شد که سپاهیان خود را به پایتخت خودش (تیسفون) پس بکشد (عقب بکشد).
چهار سال پس از این شکست ، که برابر بود با سال 633 زادروزی ، امپراتوری روم خاوری ، عرب ها را به جنگ ایران کم توان شده فرستاد ، و کمک های «پولی» ، «جنگفزاری» و «کارشناسی» (مستشاری) فراوانی را نیز برای عرب ها فرستاد . پایابراین عرب ها توانستند با کمک های روم ، و با 19 جنگی که برپد (علیه) «ایران ساسانی» براه انداختند تا سال 645 زادروزی (میلادی) ، همهء قلمروی ایران ساسانی را زورگیری کنند ، و با گرفتن سرمایه های مردم ایران ، ایشان را به «برده» دگرش دهند (تبدیل کنند) ، و خواسته های (اهداف) دیرینهء «رومی ها» را برآورده سازند {3}.
در سال 861 زادروزی ، رادمان پورماهک (یعقوب لیث صفاری) برپد (علیه) خلافت عباسیان خیزش کرد ، ولی نتوانست این خلافت را به زیر بکشد . ولی در سال 935 زادروزی ، خاندان بویه (آل بویه) که از نوادگان ساسانیان و از سرزمین پهلوان خیز دیلم (در استان گیلان) بودند ، با جنگهائی که کردند ، توانستند بخش بزرگی از ایران را از چنگ خلافت بنی عباس در بیاورند و فرمانروائی خود را در آن برپا کنند (12) . در روز 28 آذر ماه (19 دسامبر) سال 945 زادروزی (میلادی) ، جوانترین پسر بویه ، که احمد معزالدوله نام داشت ، با دلاوری های خود توانست خلافت عباسیان را براندازد و در میاندورود دجله فرات ، به پایتختی بغداد ، فرمانروائی (حکومت) خود را برپا بکند (13) . عرب ها و امپراتوری بیزانس (روم خاوری) که این شکست را نمی توانستند تاب بیاورند ، «ترک ها» (غزنویان و سلجوقیان و ...) را بجای (به نیابت از) خود ، به جنگ با ایران آزاد شده فرستادند . ترک های غزنوی و سلجوقی توانستند ایران را از دست خاندان بویه دربیاورند ، و در قلمروی ایران ، فرمانروائی خود را برپا سازند . یادآوری می شود که این همپیمانی باختریان (غربی ها) با عرب ها و ترک ها ، هنوز هم پابرجا مانده است.
پژوهشپایه های این نوشتاره (مقاله) ، در بخش دوم این فرسته (پست) ، بدست داده شده اند (ارائه شده اند).
(چند سال پیش از تازش عرب ها) (ویرایش 4)
____________________________________________________________________
پیشگفتار :::::::::::::::
رونهش (توجه) داشته باشید که هم میهنان آتورپاتگانی (آذربایجانی) ما ، ترک نیستند ؛ بلکه «ایرانیان به زور ترک زبان شده» هستند. این دگرش (تغییر) زبان از سال 1407 ، که سال آغازین فرمانروائی «ترک های قره قویونلو» بر ایران است ، آغاز شده است {1}.
_________________________________________________________________________
در پیرامون (حدود) سال 550 زادروزی (میلادی) ، ژوستینین یکم (1) ، «امپراتوری روم خاوری» (بیزانس) ، که در آستانهء شکست خوردن از «شاهنشاهی ایران ساسانی» در «جنگ لازی» بود (2) ، فرستادگانی را به سوی «ترک ها» ، فرستاد و با دادن زر و سیم فراوان به آنها ، به ایشان کمک کرد که بر «مغول ها» چیره شوند {2} ؛ و سپس به آنها فرمان داد که جنگ خودشان با «ایران ساسانی» را آغاز کنند (3).
هر دو جنگ نخست ترک ها با «ایران ساسانی» ، که بپیدرپیگی (بترتیب) در سالهای 588 و 606 زادروزی (میلادی) در «آسیای میانه» انجام گرفتند ، با شکست ترک ها پایان گرفتند (4)(5). ولی در جنگ سوم (6) که به رهبری «تون جبغو» (7)(8)(9)(10) ، و در سالهای 627 تا 629 زادروزی در کوهکاس (قفقاز) انجام گرفت ، باشکست «ایران ساسانی» پایان یافت ؛ چون ایران ، در مرزهای باختری خود ، درگیر یک جنگ بزرگ با خود «امپراتوری روم خاوری» (11) به رهبری «هراکلیوس» بود . پس از این شکست «ایران ساسانی» از ترک ها ، خسروپرویز شاهنشاه ایران کشته شد ، و آشوبی بی مانند ، سراسر ایران را فرا گرفت ؛ و همچنین ، به سرنام (به عنوان) یکی از «اگری های» (شرایط) آتش بس ، «ایران ساسانی» ناچار شد که سپاهیان خود را به پایتخت خودش (تیسفون) پس بکشد (عقب بکشد).
چهار سال پس از این شکست ، که برابر بود با سال 633 زادروزی ، امپراتوری روم خاوری ، عرب ها را به جنگ ایران کم توان شده فرستاد ، و کمک های «پولی» ، «جنگفزاری» و «کارشناسی» (مستشاری) فراوانی را نیز برای عرب ها فرستاد . پایابراین عرب ها توانستند با کمک های روم ، و با 19 جنگی که برپد (علیه) «ایران ساسانی» براه انداختند تا سال 645 زادروزی (میلادی) ، همهء قلمروی ایران ساسانی را زورگیری کنند ، و با گرفتن سرمایه های مردم ایران ، ایشان را به «برده» دگرش دهند (تبدیل کنند) ، و خواسته های (اهداف) دیرینهء «رومی ها» را برآورده سازند {3}.
در سال 861 زادروزی ، رادمان پورماهک (یعقوب لیث صفاری) برپد (علیه) خلافت عباسیان خیزش کرد ، ولی نتوانست این خلافت را به زیر بکشد . ولی در سال 935 زادروزی ، خاندان بویه (آل بویه) که از نوادگان ساسانیان و از سرزمین پهلوان خیز دیلم (در استان گیلان) بودند ، با جنگهائی که کردند ، توانستند بخش بزرگی از ایران را از چنگ خلافت بنی عباس در بیاورند و فرمانروائی خود را در آن برپا کنند (12) . در روز 28 آذر ماه (19 دسامبر) سال 945 زادروزی (میلادی) ، جوانترین پسر بویه ، که احمد معزالدوله نام داشت ، با دلاوری های خود توانست خلافت عباسیان را براندازد و در میاندورود دجله فرات ، به پایتختی بغداد ، فرمانروائی (حکومت) خود را برپا بکند (13) . عرب ها و امپراتوری بیزانس (روم خاوری) که این شکست را نمی توانستند تاب بیاورند ، «ترک ها» (غزنویان و سلجوقیان و ...) را بجای (به نیابت از) خود ، به جنگ با ایران آزاد شده فرستادند . ترک های غزنوی و سلجوقی توانستند ایران را از دست خاندان بویه دربیاورند ، و در قلمروی ایران ، فرمانروائی خود را برپا سازند . یادآوری می شود که این همپیمانی باختریان (غربی ها) با عرب ها و ترک ها ، هنوز هم پابرجا مانده است.
پژوهشپایه های این نوشتاره (مقاله) ، در بخش دوم این فرسته (پست) ، بدست داده شده اند (ارائه شده اند).
۷.۵k
۳۱ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.