بچه که بودم وقتی بازی میکردیم دستم خراش بر میداشت سریع می
بچه که بودم وقتی بازی میکردیم دستم خراش بر میداشت سریع میرفتم به مامانم میگفتم مامانم چسب زخم به خراش دستم میزد و میگفت خب!برو بازی کن خودش کمکم خوب میشه!...
من میگفتم:ولی مامان، خراشِ دستِ من هنوز درد میکنه مامانم یکم فڪر میکرد میفهمید چاره ای واسه درد من پیدا نمیکنه میگفت برو بازی کن،بهش فڪر نکن، یادت میره دردش از بین میره....
الان رفتنت مقل خراشِ روی دستمہ همه میگن برو خودتو سرگرم کن بهش فکر نکن کم کم یادت میره...
ولی مگه میشه؟
میشه دردو فراموش کرد؟؟؟
وقتی میخوام بهت فکر نکنم جای خالیت تیر میکشه...
مثل همون خراش به همه میگم بهت فکر نمیکنم ولی وقتی چشمامو میبندم یهو قلبم تیر میکشه!
میدونی انگا ت داخل قلبم بودی الان ڪه رفتی قلبمم با خودت بردی....
و دیگه تا همیشه جای خالیش درد میکنه...
#Łasɦɨ_azaო
من میگفتم:ولی مامان، خراشِ دستِ من هنوز درد میکنه مامانم یکم فڪر میکرد میفهمید چاره ای واسه درد من پیدا نمیکنه میگفت برو بازی کن،بهش فڪر نکن، یادت میره دردش از بین میره....
الان رفتنت مقل خراشِ روی دستمہ همه میگن برو خودتو سرگرم کن بهش فکر نکن کم کم یادت میره...
ولی مگه میشه؟
میشه دردو فراموش کرد؟؟؟
وقتی میخوام بهت فکر نکنم جای خالیت تیر میکشه...
مثل همون خراش به همه میگم بهت فکر نمیکنم ولی وقتی چشمامو میبندم یهو قلبم تیر میکشه!
میدونی انگا ت داخل قلبم بودی الان ڪه رفتی قلبمم با خودت بردی....
و دیگه تا همیشه جای خالیش درد میکنه...
#Łasɦɨ_azaო
۷.۹k
۲۲ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.