عاشقانه
حیف از این دل را که پُرخون تو شد
حیف از این عاشق که مجنون تو شد
تو نبودی بوده ام در پای تو
حیف دشتی را که گلگونِ تو شد
در میانِ دشتِ خون افتاد و مُرد
اشکِ پُر حسرت که محزون تو شد
من به پایت مُردم و گشتی نهان
غیرِ من بیگانه قارونِ تو شد
گشته ام دیوانه و مجنونِ شب
حیف صدچشمه که جیحون تو شد
حیف از این عاشق که مجنون تو شد
تو نبودی بوده ام در پای تو
حیف دشتی را که گلگونِ تو شد
در میانِ دشتِ خون افتاد و مُرد
اشکِ پُر حسرت که محزون تو شد
من به پایت مُردم و گشتی نهان
غیرِ من بیگانه قارونِ تو شد
گشته ام دیوانه و مجنونِ شب
حیف صدچشمه که جیحون تو شد
۱۰.۱k
۰۹ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.