عاشقانه
هزار گل اگرم هست، هر هزار تویی
گل اند اگر همه اینان، همه بهار تویی
به گرد حسن تو هم، این دویدگان نرسند
پیاده اند حریفان و شهسوار تویی
زلالِ چشمه ی جوشیده از دل سنگی
الا که آینه ی صبحِ بی غبار تویی
دلم هوای تو دارد، هوای زمزمه ات
بخوان که جاریِ آواز جویبار تویی
به کار دوستی ات بی غشم، بسنج مرا
به سنگ خویش، که عالی ترین عیار تویی
گل اند اگر همه اینان، همه بهار تویی
به گرد حسن تو هم، این دویدگان نرسند
پیاده اند حریفان و شهسوار تویی
زلالِ چشمه ی جوشیده از دل سنگی
الا که آینه ی صبحِ بی غبار تویی
دلم هوای تو دارد، هوای زمزمه ات
بخوان که جاریِ آواز جویبار تویی
به کار دوستی ات بی غشم، بسنج مرا
به سنگ خویش، که عالی ترین عیار تویی
۶.۲k
۰۴ خرداد ۱۴۰۲