فال های قهوه را بگذار به جای نیامدن و نشنیدن ...
فال های قهوه را بگذار به جای نیامدن و نشنیدن ...
بگذار جای دل سردیهایمان تا ابد لکه بماند
بگذار در حسرت فرسخها دور باشیم
بگذار تا ابد دور فلکه سردرگمیهایمان بچرخیم
بگذار زیر لاستیک های ماشین قهوه ای ذوب بشیم
فاصله تنها کور نگاه گره هایمان است
فردا که اسوده خوابیدیم نگران نباشیم که اسوده گذشتیم ...
بگذار جای دل سردیهایمان تا ابد لکه بماند
بگذار در حسرت فرسخها دور باشیم
بگذار تا ابد دور فلکه سردرگمیهایمان بچرخیم
بگذار زیر لاستیک های ماشین قهوه ای ذوب بشیم
فاصله تنها کور نگاه گره هایمان است
فردا که اسوده خوابیدیم نگران نباشیم که اسوده گذشتیم ...
۱.۴k
۱۲ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.