جنگ با روم
جنگ با روم
فرهاد به قدری با نجبا سختی میکرد که بعضی از آنها جلای وطن کردند و مُنِزس – یکی از سردارن نامی او – نزد مارک آنتوان که یکی از سه زمامدار حکومت سه نفره روم و والی مصر بود، رفت و به او گفت که حاضر است وی را برای نبرد با ایران جهت گرفتن انتقام شکست کراسوس یاری دهد و او را برای حمله به ایران تحریک نمود. فرهاد وقتی که خبر را شنید، سردار مزبور را به دربار خویش فراخواند و از او عمیقاً دلجویی کرد. آنتوان توسط او از فرهاد خواهش کرد که پرچمهای رومی و اسرایی را در زمان پدر اوارد دوم به دست ایرانیان اسیر شده بودند، را به رومیان بازگرداند. ولی این ظاهر کار بود و در خفا آنتوان خود را برای نبرد آماده میکرد. وقتی که تجهیزات او کامل شد، با لژیونهایی که عدهٔ نفراتشان به صدهزار میرسید، راهی ایران شد و پادشاه ارمنستانآرتاوارد(Artavardes) شش هزار پیاده و همان قدر سوار به او داد . آنتوان میخواست از طرف فرات وارد خاک ایران شود، ولی چون همهٔ راهها را توسط پارتیان بسته یافت، به طرف ارمنستان رفت. پادشاه ارمنستان به او گفت که تمام قشون ایران در نواحی فرات است و بنابراین به سهولت میتواند به آذربایجان حمله برد و پایتخت آن را که پْرَاَسْپا* نام داشت، تسخیر کند.
او به طرف این شهر روانه شد و چون به آنجا رسید، دید که شهر محکم است و ساخلوی کافی دارد. این بود که منتظر ورود بار و بنهٔ قشون و ادوات محاصره گردید. به زودی پارتیها با اسلوب جنگی خودشان بنای تعرض نسبت به رومیها را گذاشتند و دههزار نفر از آنها را کشتند. متعاقب این حمله قشون اَرتاواردِس نیز از پارتی ها شکست فاحشی خورد و کار آنتوان سخت گردید.
عکس #نطنز اصفهان
فرهاد به قدری با نجبا سختی میکرد که بعضی از آنها جلای وطن کردند و مُنِزس – یکی از سردارن نامی او – نزد مارک آنتوان که یکی از سه زمامدار حکومت سه نفره روم و والی مصر بود، رفت و به او گفت که حاضر است وی را برای نبرد با ایران جهت گرفتن انتقام شکست کراسوس یاری دهد و او را برای حمله به ایران تحریک نمود. فرهاد وقتی که خبر را شنید، سردار مزبور را به دربار خویش فراخواند و از او عمیقاً دلجویی کرد. آنتوان توسط او از فرهاد خواهش کرد که پرچمهای رومی و اسرایی را در زمان پدر اوارد دوم به دست ایرانیان اسیر شده بودند، را به رومیان بازگرداند. ولی این ظاهر کار بود و در خفا آنتوان خود را برای نبرد آماده میکرد. وقتی که تجهیزات او کامل شد، با لژیونهایی که عدهٔ نفراتشان به صدهزار میرسید، راهی ایران شد و پادشاه ارمنستانآرتاوارد(Artavardes) شش هزار پیاده و همان قدر سوار به او داد . آنتوان میخواست از طرف فرات وارد خاک ایران شود، ولی چون همهٔ راهها را توسط پارتیان بسته یافت، به طرف ارمنستان رفت. پادشاه ارمنستان به او گفت که تمام قشون ایران در نواحی فرات است و بنابراین به سهولت میتواند به آذربایجان حمله برد و پایتخت آن را که پْرَاَسْپا* نام داشت، تسخیر کند.
او به طرف این شهر روانه شد و چون به آنجا رسید، دید که شهر محکم است و ساخلوی کافی دارد. این بود که منتظر ورود بار و بنهٔ قشون و ادوات محاصره گردید. به زودی پارتیها با اسلوب جنگی خودشان بنای تعرض نسبت به رومیها را گذاشتند و دههزار نفر از آنها را کشتند. متعاقب این حمله قشون اَرتاواردِس نیز از پارتی ها شکست فاحشی خورد و کار آنتوان سخت گردید.
عکس #نطنز اصفهان
۷۷۶
۲۸ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.