پروانه ای از عشق و ناکامی نشانه

پروانه ، ای از عشق و ناکامی نشانه
ای یادگار عاشقی در این زمانه

در شعله می سوزد پرت پروا نداری
پروای جان در حسرت فردا نداری

سودا مکن جان در بهای آشنایی
دیگر ندارد آشنایی ها بهایی

پروانه ، این دلها دگر درد آشنا نیست
در بزم مستان هم ، دگر درد آشنا نیست

پروانه ، دیگر باده ها مستی ندارد
جز اشک حسرت ، ساغر هستی ندارد

پروا کن از آتش ، که می سوزد پرت را
یکدم نسیمی می برد خاکسترت را

پروانه ، آن شمع امید شام تارت
آخر سحر گه می شود شمع مزارت

#هما_میر_افشار
دیدگاه ها (۲)

آیا زن ها تصور می کنند مردان فقط به دلیل جاذبه های جنسی به س...

آن زمانی که این کالبد خاکی را بشکافیم . درون آن رویاهای مرگب...

من و تو آتش و اشکیم در دل یک شمعبه سرنوشت تو وابسته است تقدی...

در عجب بودم چه طور آدم‌ها بعد از این همه رنج و درد و ماجرا و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط