عاشقانه
زلف تو در کمندِ جنون میکشد مرا
خوشخوش به کوی عشق درون میکشد مرا
هرجا که میگریزم از این فتنه، ناگهان
عشقت عنانگرفته برون میکشد مرا
من دل نمیدهم به لب و چشم او، که یار
گاه از فسانه، گَه به فسون میکشد مرا
بر خاک آستان تو گریَم به خون دل
چون خاک میدواند و خون میکشد مرا
«شاهی»! به کوی عشق مکن بعد از این قرار
کاین دل به گوشههای جنون میکشد مرا...
خوشخوش به کوی عشق درون میکشد مرا
هرجا که میگریزم از این فتنه، ناگهان
عشقت عنانگرفته برون میکشد مرا
من دل نمیدهم به لب و چشم او، که یار
گاه از فسانه، گَه به فسون میکشد مرا
بر خاک آستان تو گریَم به خون دل
چون خاک میدواند و خون میکشد مرا
«شاهی»! به کوی عشق مکن بعد از این قرار
کاین دل به گوشههای جنون میکشد مرا...
۱۶.۵k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.