تاریخ کوتاه ایران و جهان-540 (ویرایش 5)
تاریخ کوتاه ایران و جهان-540 (ویرایش 5)
_________________________________________
در سال 399 ز. {زادروزی}(میلادی) ، با کشته شدن شاهنشاه «بهرام چهارم» ، «یزدگرد یکم» به شاهنشاهی «ایران ساسانی» رسید (1)(2) ؛ او پسر «شاپور سوم» بوده است ، گرچه برخی نیز گفته اند که او پسر «شاپور دوم» بوده است (1).
«یزدگرد یکم» ، از آنجا که به «امپراتوری روم خاوری» وابستگی داشت ، از همان آغاز شاهنشاهیاش ، روند برآورده کردن آرزوهای «امپراتوری روم خاوری» دربارهء «ایران ساسانی» را آغاز کرد.
«امپراتوری روم خاوری» ، دربارهء «ایران ساسانی» ، سه آرزو داشت:
1- برچیده شدن فرآوریشیوهء (شیوهء تولید) «خویشفرمائیگرائی» و جایگزین شدن آن ، با فرآوریشیوهء «بردهدارسالاری»
2- برچیده شدن دین «مزدایسنا» ، یا همان دین زرتشت ، که دشمن «بردهدارسالاری» ، و پشتیبان «خویشفرمائیگرائی» بود
3- برپا شدن دین «خدایارگرائی (مسیحیت) سازگارشده با بردهدارسالاری» در «ایران ساسانی» ، بجای دین «مزدایسنا» (دین زرتشت)
در این راستا ، «یزدگرد یکم» ، در گام نخست ، «خدایارگرائی» (مسیحیت) را در «ایران ساسانی» آزاد کرد (3) ، و پروانه (اجازه) داد تا کلیساهای فراوانی ، در جایجای «ایران ساسانی» ساخته شوند و اسقف هائی همچون «آبداس شوش» (4) ، «یعقوب پارسی» (5) ، و «ماروتاس مارتیروپولیس» (6) ؛ کنشگری های (فعالیت های) خود را در این کلیساها ، آغاز کنند (3).
کموبیش (تقریبا) همگاه با گام نخست ، «یزدگرد یکم» ، گام دوم را برداشت ، و بر موبدان زرتشتی ، سخت گرفت و آنها را سرکوب کرد (3) ؛ و موبدان زرتشتی نیز ، در پی این سختگیری ها ، دشمن او گردیدند ؛ و فرونام هائی (بدلقب هائی) همچون «بزه کار» و «فریبکار» را به او دادند (1) ؛ گرچه در نوشتارهای (کتابهای) مسیحی ، از او با فرنام هائی (لقب هائی) همچون «آرامترین» ، «نیکوکار» ، «بخشندهء مسیحیان» ، و «پاکترین پادشاهان» یاد کرده اند ، و او را برای کمک هایش به مسیحیان ستوده اند (1).
در گام سوم ، که کموبیش (تقریبا) همگاه با گام دوم بود ، «یزدگرد یکم» ، گام سوم را برداشت ، و روند برچیدن فرآوریشیوهء (شیوهء تولید) «خویشفرمائیگرائی» و جایگزین کردن آن ، با فرآوریشیوهء «بردهدارسالاری» را آغاز کرد ؛ و چیزی نگذشت که در «ایران ساسانی» ، بردهداران بزرگ ، پدید آمدند و شمار خویشفرمایان ، رفتهرفته (بتدریج) کم و کمتر شد ؛ جوریکه در پایان هنگامهء (دورهء) شاهنشاهی «یزدگرد یکم» ، «ایران ساسانی» به یک کشور بردهدارسالار دگرش یافت (تبدیل شد).
(1) https://fa.wikipedia.org/wiki/یزدگرد_یکم
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Yazdegerd_I
(3) http://modeoflife.org/holy-great-martyr-saint-james-the-persian/
(4) https://en.wikipedia.org/wiki/Abdas_of_Susa
(5) https://en.wikipedia.org/wiki/James_Intercisus
(6) https://en.wikipedia.org/wiki/Maruthas_of_Martyropolis
_________________________________________
در سال 399 ز. {زادروزی}(میلادی) ، با کشته شدن شاهنشاه «بهرام چهارم» ، «یزدگرد یکم» به شاهنشاهی «ایران ساسانی» رسید (1)(2) ؛ او پسر «شاپور سوم» بوده است ، گرچه برخی نیز گفته اند که او پسر «شاپور دوم» بوده است (1).
«یزدگرد یکم» ، از آنجا که به «امپراتوری روم خاوری» وابستگی داشت ، از همان آغاز شاهنشاهیاش ، روند برآورده کردن آرزوهای «امپراتوری روم خاوری» دربارهء «ایران ساسانی» را آغاز کرد.
«امپراتوری روم خاوری» ، دربارهء «ایران ساسانی» ، سه آرزو داشت:
1- برچیده شدن فرآوریشیوهء (شیوهء تولید) «خویشفرمائیگرائی» و جایگزین شدن آن ، با فرآوریشیوهء «بردهدارسالاری»
2- برچیده شدن دین «مزدایسنا» ، یا همان دین زرتشت ، که دشمن «بردهدارسالاری» ، و پشتیبان «خویشفرمائیگرائی» بود
3- برپا شدن دین «خدایارگرائی (مسیحیت) سازگارشده با بردهدارسالاری» در «ایران ساسانی» ، بجای دین «مزدایسنا» (دین زرتشت)
در این راستا ، «یزدگرد یکم» ، در گام نخست ، «خدایارگرائی» (مسیحیت) را در «ایران ساسانی» آزاد کرد (3) ، و پروانه (اجازه) داد تا کلیساهای فراوانی ، در جایجای «ایران ساسانی» ساخته شوند و اسقف هائی همچون «آبداس شوش» (4) ، «یعقوب پارسی» (5) ، و «ماروتاس مارتیروپولیس» (6) ؛ کنشگری های (فعالیت های) خود را در این کلیساها ، آغاز کنند (3).
کموبیش (تقریبا) همگاه با گام نخست ، «یزدگرد یکم» ، گام دوم را برداشت ، و بر موبدان زرتشتی ، سخت گرفت و آنها را سرکوب کرد (3) ؛ و موبدان زرتشتی نیز ، در پی این سختگیری ها ، دشمن او گردیدند ؛ و فرونام هائی (بدلقب هائی) همچون «بزه کار» و «فریبکار» را به او دادند (1) ؛ گرچه در نوشتارهای (کتابهای) مسیحی ، از او با فرنام هائی (لقب هائی) همچون «آرامترین» ، «نیکوکار» ، «بخشندهء مسیحیان» ، و «پاکترین پادشاهان» یاد کرده اند ، و او را برای کمک هایش به مسیحیان ستوده اند (1).
در گام سوم ، که کموبیش (تقریبا) همگاه با گام دوم بود ، «یزدگرد یکم» ، گام سوم را برداشت ، و روند برچیدن فرآوریشیوهء (شیوهء تولید) «خویشفرمائیگرائی» و جایگزین کردن آن ، با فرآوریشیوهء «بردهدارسالاری» را آغاز کرد ؛ و چیزی نگذشت که در «ایران ساسانی» ، بردهداران بزرگ ، پدید آمدند و شمار خویشفرمایان ، رفتهرفته (بتدریج) کم و کمتر شد ؛ جوریکه در پایان هنگامهء (دورهء) شاهنشاهی «یزدگرد یکم» ، «ایران ساسانی» به یک کشور بردهدارسالار دگرش یافت (تبدیل شد).
(1) https://fa.wikipedia.org/wiki/یزدگرد_یکم
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Yazdegerd_I
(3) http://modeoflife.org/holy-great-martyr-saint-james-the-persian/
(4) https://en.wikipedia.org/wiki/Abdas_of_Susa
(5) https://en.wikipedia.org/wiki/James_Intercisus
(6) https://en.wikipedia.org/wiki/Maruthas_of_Martyropolis
۲.۵k
۰۹ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.