داستان
🌷به نام خدا🌷
کشاورزی یک مزرعه بزرگ گندم داشت
و زمین حاصلخیزی که گندم آن زبانزد خاص و عام بود.🌾
هنگام برداشت محصول بود؛
شبی از شب ها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد
و به پیرمرد کمی ضرر زد.🦊
پیرمرد کینه روباه را به دل گرفت.
بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصمیم گرفت از حیوان انتقام بگیرد.
مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده و به دم روباه بست و آتش زد.🔥
روباه شعلهور در مزرعه به این طرف و آن طرف میدوید و کشاورز بختبرگشته هم به دنبالش.
در این تعقیب و گریز گندمزار به خاکستر تبدیل شد.🌬
وقتی کینه به دل گرفته و در پی انتقام هستیم، باید بدانیم آتش این انتقام دامن خودمان را هم خواهد گرفت.
سعی کنیم، ببخشیم و بگذریم...🌷
#داستان #حکایت #قصه #کشاورز #کینه #روباه #انتقام #بخشش #آتش #دل
کشاورزی یک مزرعه بزرگ گندم داشت
و زمین حاصلخیزی که گندم آن زبانزد خاص و عام بود.🌾
هنگام برداشت محصول بود؛
شبی از شب ها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد
و به پیرمرد کمی ضرر زد.🦊
پیرمرد کینه روباه را به دل گرفت.
بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصمیم گرفت از حیوان انتقام بگیرد.
مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده و به دم روباه بست و آتش زد.🔥
روباه شعلهور در مزرعه به این طرف و آن طرف میدوید و کشاورز بختبرگشته هم به دنبالش.
در این تعقیب و گریز گندمزار به خاکستر تبدیل شد.🌬
وقتی کینه به دل گرفته و در پی انتقام هستیم، باید بدانیم آتش این انتقام دامن خودمان را هم خواهد گرفت.
سعی کنیم، ببخشیم و بگذریم...🌷
#داستان #حکایت #قصه #کشاورز #کینه #روباه #انتقام #بخشش #آتش #دل
۲.۸k
۱۰ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.