پارت ۲۷
رفتیم کنار یه میز خیلی بزرگ که خوراکی هاروش بود
چانیول:چی میخوای بخوری
مین سو:اوم خوب نمیدونم
چانیول:پس من میگم چی بخوریم و باید بخوریش
مین سو:😑چشم
چانیول:بس کن دیگه رسمی حرف نزن اینجا بدم میاد
مین سو:باشه چانی
چانیول:😏آفرین..خوب اوم مشروب چطوره
مین سو:چ..چی😶
چانیول:چته خوب من قرار بود انتخواب کنم و بایدم بخوری
مین سو:اوم آخه من اصلا الکلجات نمیخورم خوشم نمیاد
چانیول:😒همین که گفتم حالا برو از روی اون سینی دوتا لیوان بیار
مین سو:باشه چانی😔
چانیول:😏
خدااااا من چه گیری افتادم امشب کی تموم بشه از دست این اجغال راحت بشم خاک تو سرت مین سو چرا گزاشتم اون انتخواب کنه
دوتا لیوان برداشتم و سریع رفتم پیشش
چانیول:آفرین😏
مین سو:😑😑
چانیول:اینجوری هم نگاه نکن مگه چشات مشکل دارن
مین سو:😐
چانیول:حالا لیوانتو بیار جلو
مین سو:اوم🍺
چانیول:نگاش نکن دیگه بکش بالا
مین سو:باشه
🍻
مین سو:😣خیلی تلخه بغیشو نمیتونم بخورم
چانیول:اشکال نداره عادت میکنی به مزش سریع بکش بالا تا مزشو حس نکنی
مین سو:باشه....اه خیلی بده دیگه هیچ وقت نمیخورم
چانیول:😒😒
مین سو:من میرم اون طرف میز یه چیز شیرین بخورم خیلی بد بود
خواستم برم که با دستش مچ دستمو گرفت منو کشید عقب
چانیول:کجا مگه اینجا خونه خالست هر جا بخوای بری صبر کن با هم میریم
مین سو:اوم معذرت میخوام ..اوم ببخشید میشه حالا دستمو ول کنید
چانیول:باشه
دستمو ول کرد دستاش خیلی بزرگ بود دستمو شکست لعنتی دوست داشتم خفش کنم ولی نمیشد چون اخراج میشدم.....
ادامه دارد
تفلکی مین سو😂😂با چانی گیر افتاده😂
ببخشید دیگه من درس دارم زیاد وقت ندارم هروقت بتونم ادامشو مینویسم امیدوارم خوشتون بیاد اگه اشتباه تایپی شده ببخشید🙈
ممنونم کیوتیام😊
چانیول:چی میخوای بخوری
مین سو:اوم خوب نمیدونم
چانیول:پس من میگم چی بخوریم و باید بخوریش
مین سو:😑چشم
چانیول:بس کن دیگه رسمی حرف نزن اینجا بدم میاد
مین سو:باشه چانی
چانیول:😏آفرین..خوب اوم مشروب چطوره
مین سو:چ..چی😶
چانیول:چته خوب من قرار بود انتخواب کنم و بایدم بخوری
مین سو:اوم آخه من اصلا الکلجات نمیخورم خوشم نمیاد
چانیول:😒همین که گفتم حالا برو از روی اون سینی دوتا لیوان بیار
مین سو:باشه چانی😔
چانیول:😏
خدااااا من چه گیری افتادم امشب کی تموم بشه از دست این اجغال راحت بشم خاک تو سرت مین سو چرا گزاشتم اون انتخواب کنه
دوتا لیوان برداشتم و سریع رفتم پیشش
چانیول:آفرین😏
مین سو:😑😑
چانیول:اینجوری هم نگاه نکن مگه چشات مشکل دارن
مین سو:😐
چانیول:حالا لیوانتو بیار جلو
مین سو:اوم🍺
چانیول:نگاش نکن دیگه بکش بالا
مین سو:باشه
🍻
مین سو:😣خیلی تلخه بغیشو نمیتونم بخورم
چانیول:اشکال نداره عادت میکنی به مزش سریع بکش بالا تا مزشو حس نکنی
مین سو:باشه....اه خیلی بده دیگه هیچ وقت نمیخورم
چانیول:😒😒
مین سو:من میرم اون طرف میز یه چیز شیرین بخورم خیلی بد بود
خواستم برم که با دستش مچ دستمو گرفت منو کشید عقب
چانیول:کجا مگه اینجا خونه خالست هر جا بخوای بری صبر کن با هم میریم
مین سو:اوم معذرت میخوام ..اوم ببخشید میشه حالا دستمو ول کنید
چانیول:باشه
دستمو ول کرد دستاش خیلی بزرگ بود دستمو شکست لعنتی دوست داشتم خفش کنم ولی نمیشد چون اخراج میشدم.....
ادامه دارد
تفلکی مین سو😂😂با چانی گیر افتاده😂
ببخشید دیگه من درس دارم زیاد وقت ندارم هروقت بتونم ادامشو مینویسم امیدوارم خوشتون بیاد اگه اشتباه تایپی شده ببخشید🙈
ممنونم کیوتیام😊
۲۶.۷k
۰۳ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.