بچه ها متاسفانه پارت ۲ رو یکی گزارش کرده به خاطر همین دوب

بچه ها متاسفانه پارت ۲ رو یکی گزارش کرده به خاطر همین دوباره گذاشتم

صبح با صدای آلارم بلند شدم لباسم رو پوشیدم و راه افتادم بعد از چند ساعت کلاس خسته کننده زنگ مدرسه زده شد. رفتم جای مخفی من و کوک ولی این روزا دیگه تنها میام همینجوری داشتم با خودم صحبت میکردم که یهو به ینفر خوردم سرمو آوردم بالا دیدم هیونجین و دارو دستاش بودن
هیونجین: هی چیشده کوچولو چرا تنهایی اومدی(پوزخند)
خواستم از کنارش رد بشم اما فکر اینو نمیکردم که دنبال دعوا باشه
هیونجین: دیگه اون بانی کوچولوت نیست نجاتت بده هوم؟
یهو پرتم کرد رو زمین لگد محکمی بهم زد مشتی که به صورتم زد باعث شد گوشه لبم د از دماغم خون بیاد افتاده بودن به جونم چشمم خورد به کوک که داشت منو نگاه میکرد
ا.ت: کوک..........
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
بچه های عزیز لطفا گزارش نکنید جان مادرتون.
راستی بچه ها می خواستم سوال بپرسم که فیک بعدی که از کوک رو اسمات بنویسم یا نه
شرط
لایک۱۰
کامنت۱۵
فالوور۳۹