تک پارتی درخواستی از آکازا
تک پارتی درخواستی از آکازا
از زبان ا/ت :
امروز ۱۸ دسامبر عه...تولدمه و اگه آکازا یادش بره میکشمش...
(تقریبا ساعت ۴ بود ، ا/ت از سرکار برگشت خونه)
با قیافه خسته آکازا مواجه میشه که رو مبل دراز کشیده و تلوزیون میبینه و همه جای خونه رو پر خوراکی کرده*:
ا/ت : سلام و صد ستاره...چشمک بزن دوباره!
آکازا : هوم؟...سلام...
ذهن ا/ت : داشتم از عصبانیت میمردم! نه تنها تولدم رو یادش نبوده بلکه خونه هم داغون کرده!
ا/ت : آکازاااا
آکازا : بله؟ یام یام یام...چی شده؟
ا/ت : کوفتتت! خیر سرت امروز ت...
اهم...
آکازا : امروز چی؟!
ا/ت نفس کلافه ای میکشه و زیر لب آروم میگه*:
واقعا یادت نیست؟...
آکازا اهمیتی به ا/ت نداد و دوباره محو فیلم شد*:
از زبان ا/ت :
نفس عمیقی کشیدم و شروع به تمیز کردن خونه شدم...وقتی کارا تموم شد چشمم به ساعت خورد ، ساعت ۸ و نیم بود! چییی؟! من تا الان داشتم کار میکردم...از شدت خستگی فقط غذای آکازا رو روی میز گذاشتم و خودم به سمت اتاقم رفتم . روی تخت افتادم و همون لحظه خوابم برد...
همون لحظه از زبان آکازا :
بعد از رفتن ا/ت پوزخندی زدم ، واقعا فکر کرده من روز تولدش رو یادم نمیمونه!
...
غدام رو خوردم و به سمت اتاق ا/ت رفتم .
از زبان ا/ت :
غرق توی خواب نازم بودم که یهو گرمی دستای آکازا رو روی صورتم حس کردم .
آکازا : واقعا فکر کردی تولدت رو فراموش میکنم؟!
ا/ت : توی خواب و بیداری بودم برای همین کامل متوجه نشدم آکازا چی گفت*:
چ..چی...من که...(خمیازه) حامله نیستم آکازا !
آکازا خندش میگیره*:
چ..چی؟...من که اینو نگفتم...
آکازا ا/ت رو بلند میکنه و از خونه میزنه بیرون*:
ا/ت : چ..چیکار میکنی آکا...هوممم...زا...
آکازا با لبخندی از ته دل حرف میزنه*:
سوپرایزههه!
(آکازا چشماش ا/ت رو میبنده و همراه اون به سمت مکان سوپرایز میره)
ا/ت : چشماشو باز کنم؟...
آکازا : ارهههه!
از زبان ا/ت : چشماشو باز کردم و با یه میز که با رنگ مورد علاقم تزئین شده بود مواجه شدم ، آکازا برام لباس مورد علاقه ام رو همراه یه دسته گل خریده بود .از خوشحالی پریدم بقل آکازا*
مرسییییی مرسییی مرسییییی دوستت دارممم!!
آکازا خنده ای کوتاه میکنه*:
وایسا...هنوز یه کادوی دیگه داری!
ا/ت : هوم؟... اون چیه؟...
آکازا : صورت ا/ت رو میگیره و میبوستش*
خب نظرتون چی بوددد؟ برای اولین وانشاتم خوب بود؟🥲💗
با تشکر ویژه از :
@shinazogawa_16
@k_pop_fake
از زبان ا/ت :
امروز ۱۸ دسامبر عه...تولدمه و اگه آکازا یادش بره میکشمش...
(تقریبا ساعت ۴ بود ، ا/ت از سرکار برگشت خونه)
با قیافه خسته آکازا مواجه میشه که رو مبل دراز کشیده و تلوزیون میبینه و همه جای خونه رو پر خوراکی کرده*:
ا/ت : سلام و صد ستاره...چشمک بزن دوباره!
آکازا : هوم؟...سلام...
ذهن ا/ت : داشتم از عصبانیت میمردم! نه تنها تولدم رو یادش نبوده بلکه خونه هم داغون کرده!
ا/ت : آکازاااا
آکازا : بله؟ یام یام یام...چی شده؟
ا/ت : کوفتتت! خیر سرت امروز ت...
اهم...
آکازا : امروز چی؟!
ا/ت نفس کلافه ای میکشه و زیر لب آروم میگه*:
واقعا یادت نیست؟...
آکازا اهمیتی به ا/ت نداد و دوباره محو فیلم شد*:
از زبان ا/ت :
نفس عمیقی کشیدم و شروع به تمیز کردن خونه شدم...وقتی کارا تموم شد چشمم به ساعت خورد ، ساعت ۸ و نیم بود! چییی؟! من تا الان داشتم کار میکردم...از شدت خستگی فقط غذای آکازا رو روی میز گذاشتم و خودم به سمت اتاقم رفتم . روی تخت افتادم و همون لحظه خوابم برد...
همون لحظه از زبان آکازا :
بعد از رفتن ا/ت پوزخندی زدم ، واقعا فکر کرده من روز تولدش رو یادم نمیمونه!
...
غدام رو خوردم و به سمت اتاق ا/ت رفتم .
از زبان ا/ت :
غرق توی خواب نازم بودم که یهو گرمی دستای آکازا رو روی صورتم حس کردم .
آکازا : واقعا فکر کردی تولدت رو فراموش میکنم؟!
ا/ت : توی خواب و بیداری بودم برای همین کامل متوجه نشدم آکازا چی گفت*:
چ..چی...من که...(خمیازه) حامله نیستم آکازا !
آکازا خندش میگیره*:
چ..چی؟...من که اینو نگفتم...
آکازا ا/ت رو بلند میکنه و از خونه میزنه بیرون*:
ا/ت : چ..چیکار میکنی آکا...هوممم...زا...
آکازا با لبخندی از ته دل حرف میزنه*:
سوپرایزههه!
(آکازا چشماش ا/ت رو میبنده و همراه اون به سمت مکان سوپرایز میره)
ا/ت : چشماشو باز کنم؟...
آکازا : ارهههه!
از زبان ا/ت : چشماشو باز کردم و با یه میز که با رنگ مورد علاقم تزئین شده بود مواجه شدم ، آکازا برام لباس مورد علاقه ام رو همراه یه دسته گل خریده بود .از خوشحالی پریدم بقل آکازا*
مرسییییی مرسییی مرسییییی دوستت دارممم!!
آکازا خنده ای کوتاه میکنه*:
وایسا...هنوز یه کادوی دیگه داری!
ا/ت : هوم؟... اون چیه؟...
آکازا : صورت ا/ت رو میگیره و میبوستش*
خب نظرتون چی بوددد؟ برای اولین وانشاتم خوب بود؟🥲💗
با تشکر ویژه از :
@shinazogawa_16
@k_pop_fake
۱۰.۸k
۰۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.