تذکرة النگیا(داستان اول)
تذکرة النگیا(داستان اول)
سوشاد مکانی و شیخ پرس پول لیسی
.
روایت هست .. شیخ پرسپولیسی مریدان را جمع کرده بود تا نصایحی را از درآنه خشتک خود نثار انها کند .
مریدان که چهره های سرشناسی چون برانکو ایوانکوویچ ، پیتر چک و سوشاد مکانی بودند چهار زانو و دست به خشتک نشسته ، آماده به دریدن خشتک خویش به حرفهای شیخ گوش فرا می دادند .
شیخ سوالی از خود استخراج کرد و بفرمود : ای مریدان لنگی من ، دروازبان لنگ در لیگ امسال کدامتان است ؟ .
برانکو که به تنگ آمد از این سوال خشتکش را رها کرد و گفت : یا شیخ چه میکنی ؟
شیخ فرمود : والا زن و مردش فرقی نمیکنه :| برانکو خشتکش را مسلح کرد و گفت : یا شیخ تصمیمی نگرفته ام ، گلر هست ولی کم .!
شیخ فرمود : این اسکل دیگر کیست ؟
پیتر چک که کلاه کاسکت قرمز رنگی به سر داشت ، بعلت نداشتن خشتک طاق باز نشسته بود افزود : یا شیخ بنده بعنوان دکوپاژ داستان حضور دارم و لاغیر .
در این زمان شیخ با خشتکش پیتر چک را با ضربه ای کات دار جوری شوت کرد که از چلسی به آرسنال پیوست(دلیل انتقال چک این بود نه قرارداد با آرسنال) و گفت : منظورم آن ابوبکر بغدای است . کیستی جوان ؟
سوشاد که از جلب توجه شیخ به وجد امده بود به بالین شیخ آمد و ضمن خشتک بوسی آن حضرت فرمود : یا شیخ من گلر فیکس پرس پول لیس در فصل پیش بودم.نامم سوشاست ولی بدلیل شاد بودنم میگویند سوشاد و بدلیل خستگی لقب گشاد را اضافه کردند و میگویند سوشاد گشاد
شیخ از شدت تعجب به صورت اوور لپ با خشکتش ضربات متوالی به خود زد و جا در جا به فنا رفت و خشتک به خشتک آفرین تسلیم نمود. روایت است ضربات شیخ به حدی محکم بود که محققان دانشگاه هاروارد آن را برابر با ضربات روبرو کارلوس از بلاد برزیل مقایسه بکردند.
Writing:Saeid.M.R
سوشاد مکانی و شیخ پرس پول لیسی
.
روایت هست .. شیخ پرسپولیسی مریدان را جمع کرده بود تا نصایحی را از درآنه خشتک خود نثار انها کند .
مریدان که چهره های سرشناسی چون برانکو ایوانکوویچ ، پیتر چک و سوشاد مکانی بودند چهار زانو و دست به خشتک نشسته ، آماده به دریدن خشتک خویش به حرفهای شیخ گوش فرا می دادند .
شیخ سوالی از خود استخراج کرد و بفرمود : ای مریدان لنگی من ، دروازبان لنگ در لیگ امسال کدامتان است ؟ .
برانکو که به تنگ آمد از این سوال خشتکش را رها کرد و گفت : یا شیخ چه میکنی ؟
شیخ فرمود : والا زن و مردش فرقی نمیکنه :| برانکو خشتکش را مسلح کرد و گفت : یا شیخ تصمیمی نگرفته ام ، گلر هست ولی کم .!
شیخ فرمود : این اسکل دیگر کیست ؟
پیتر چک که کلاه کاسکت قرمز رنگی به سر داشت ، بعلت نداشتن خشتک طاق باز نشسته بود افزود : یا شیخ بنده بعنوان دکوپاژ داستان حضور دارم و لاغیر .
در این زمان شیخ با خشتکش پیتر چک را با ضربه ای کات دار جوری شوت کرد که از چلسی به آرسنال پیوست(دلیل انتقال چک این بود نه قرارداد با آرسنال) و گفت : منظورم آن ابوبکر بغدای است . کیستی جوان ؟
سوشاد که از جلب توجه شیخ به وجد امده بود به بالین شیخ آمد و ضمن خشتک بوسی آن حضرت فرمود : یا شیخ من گلر فیکس پرس پول لیس در فصل پیش بودم.نامم سوشاست ولی بدلیل شاد بودنم میگویند سوشاد و بدلیل خستگی لقب گشاد را اضافه کردند و میگویند سوشاد گشاد
شیخ از شدت تعجب به صورت اوور لپ با خشکتش ضربات متوالی به خود زد و جا در جا به فنا رفت و خشتک به خشتک آفرین تسلیم نمود. روایت است ضربات شیخ به حدی محکم بود که محققان دانشگاه هاروارد آن را برابر با ضربات روبرو کارلوس از بلاد برزیل مقایسه بکردند.
Writing:Saeid.M.R
۳۵۱
۰۲ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.