One Part:...
One Part:...
مری شازده پارت یک:
شازده هروز به نوشته خود که در دفترش بود نگاه میکرد،اما هیچکس نمی دانست نوشته چیه و برای کیه نوشته اش اینطور ندشته بود که:
هرچقدر بیشتر میگذره بیشتر متوجه این میشم که عاشقتم و تو هیچوقت این رو نمیفهمی هروز تورو با دوستای دیگت میبینم و میگم که یعنی روزی هم میرسه که بامن هم اینطوری رفتار کنه ،باین حال بازم دوست دارم و عاشقتم:)
از طرف .شازده
حتی من هم نمیدونم این نامه رو به چه کسی نوشته یک روز شازده جرعت پیدا میکنه و این.نامه رو به مدرسه اش میبره خیلی استرس داشت که به کسی که میخواد بده ،قبل دادن بهش اسمه خودشو پاک کرد و ته نامه نوشت برای(آلیس) و نزدیک به یک.ماه بود که هروز اون نامه رو به مدرسه میبرد و میخواست که به آلیس بده ولی هرسری نمی تونست بهش بده تا اینکه یک روز جلوی دوستاش خواست بهش بده که یهو خورد زمین و خجالت کشید و اون نامه رو انداخت سطل آشغال و آلیس این رو دید و...
#مری_شازده
مری شازده پارت یک:
شازده هروز به نوشته خود که در دفترش بود نگاه میکرد،اما هیچکس نمی دانست نوشته چیه و برای کیه نوشته اش اینطور ندشته بود که:
هرچقدر بیشتر میگذره بیشتر متوجه این میشم که عاشقتم و تو هیچوقت این رو نمیفهمی هروز تورو با دوستای دیگت میبینم و میگم که یعنی روزی هم میرسه که بامن هم اینطوری رفتار کنه ،باین حال بازم دوست دارم و عاشقتم:)
از طرف .شازده
حتی من هم نمیدونم این نامه رو به چه کسی نوشته یک روز شازده جرعت پیدا میکنه و این.نامه رو به مدرسه اش میبره خیلی استرس داشت که به کسی که میخواد بده ،قبل دادن بهش اسمه خودشو پاک کرد و ته نامه نوشت برای(آلیس) و نزدیک به یک.ماه بود که هروز اون نامه رو به مدرسه میبرد و میخواست که به آلیس بده ولی هرسری نمی تونست بهش بده تا اینکه یک روز جلوی دوستاش خواست بهش بده که یهو خورد زمین و خجالت کشید و اون نامه رو انداخت سطل آشغال و آلیس این رو دید و...
#مری_شازده
۲۴۲
۲۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.