خویشفرمائیگرائی - 09
خویشفرمائیگرائی - 09
_________________________
به سرانجام رساندنِ کارِ باززندهسازیِ (احیایِ) «خویشفرمائیگرائی» ، چندان هم آسان نیست ؛ چون پس از اینکه قومی ، در سالهایِ 633 تا 645 زادروزی (میلادی) ، ایرانیان را از «خویشفرما» به «برده» دگرش داد (تبدیل کرد) ، این «خویشفرمایانِ پیشین» رفتهرفته (بتدریج) از یک «کنشگرِ سودآورشی» (فعالِ اقتصادی) به یک «فرمانپذیرِ ساده» دگرش یافتهاند ؛ و بواژگانی دیگر (بعبارتی دیگر) ، به کسانی دگرش یافتهاند (تبدیل شدهاند) که تنها (فقط) میتوانند دستوراتِ کوچک را انجام بدهند ، و نمیتوانند یک دادوستد (بیزینس یا کسبوکار) را راهبری (اداره) کنند . پایابراین (بنابراین) ، این شایدگی (احتمال) هست که «نوخویشفرمایان» ، سرمایههایِ تازه بدست آوردهء خود را به «پول» دگرش دهند (تبدیل کنند) و این «پول» را به باد بدهند.
برای ازمیان برداشتنِ این بازدارِ (مانعِ) بزرگِ باززندهسازیِ (احیایِ) «خویشفرمائیگرائی» ، دو راهکار هست:
1- پدید آوردنِ «سپاه نوخویشفرمایاران» ، پیش از بخشیدنِ سرمایه
______________________________________
پیش از بخشیدنِ «سرمایه» به مردمِ «بیسرمایه» ، باید یک «سپاه نوخویشفرمایاران» را پدید آورد ؛ و هر «نوخویشفرمایار» باید کارِ راهنمائی کردنِ چند «نوخویشفرما» را بدوش بگیرد ، و آنها را یاری کند تا بتوانند سودآورش (اقتصاد) خویشفرمایانهء خود را آغاز و راهبری (اداره) کنند.
2- «نافروختنی» کردنِ «سرمایههایِ» تازه بخشیده شده ، برای چندین دهه
__________________________________________
باید «سرمایههایِ» تازه بخشیده شده را برای چندین دهه ، «نافروختنی» کرد ؛ به این مینو (معنی) که «نوخویشفرمایان» ، برایِ چند دهه ، نتوانند که این «سرمایههایِ» تازه بدست آوردهء خود را بفروشند ، و پولِ آنرا به باد بدهند . خواستِ (هدفِ) این راهکار ، اینستکه «نوخویشفرمایاران» ، گاهِ (زمانِ) بسنده (کافی) برای جا انداختنِ «نوخویشفرمایان» در کارکردِ (نقشِ) نوینشان ؛ و یاد دادنِ شیوهء راهبری (اداره) کردنِ دادوستدِ (بیزینسِ یا کسبوکار) به ایشان را داشته باشند.
_________________________
به سرانجام رساندنِ کارِ باززندهسازیِ (احیایِ) «خویشفرمائیگرائی» ، چندان هم آسان نیست ؛ چون پس از اینکه قومی ، در سالهایِ 633 تا 645 زادروزی (میلادی) ، ایرانیان را از «خویشفرما» به «برده» دگرش داد (تبدیل کرد) ، این «خویشفرمایانِ پیشین» رفتهرفته (بتدریج) از یک «کنشگرِ سودآورشی» (فعالِ اقتصادی) به یک «فرمانپذیرِ ساده» دگرش یافتهاند ؛ و بواژگانی دیگر (بعبارتی دیگر) ، به کسانی دگرش یافتهاند (تبدیل شدهاند) که تنها (فقط) میتوانند دستوراتِ کوچک را انجام بدهند ، و نمیتوانند یک دادوستد (بیزینس یا کسبوکار) را راهبری (اداره) کنند . پایابراین (بنابراین) ، این شایدگی (احتمال) هست که «نوخویشفرمایان» ، سرمایههایِ تازه بدست آوردهء خود را به «پول» دگرش دهند (تبدیل کنند) و این «پول» را به باد بدهند.
برای ازمیان برداشتنِ این بازدارِ (مانعِ) بزرگِ باززندهسازیِ (احیایِ) «خویشفرمائیگرائی» ، دو راهکار هست:
1- پدید آوردنِ «سپاه نوخویشفرمایاران» ، پیش از بخشیدنِ سرمایه
______________________________________
پیش از بخشیدنِ «سرمایه» به مردمِ «بیسرمایه» ، باید یک «سپاه نوخویشفرمایاران» را پدید آورد ؛ و هر «نوخویشفرمایار» باید کارِ راهنمائی کردنِ چند «نوخویشفرما» را بدوش بگیرد ، و آنها را یاری کند تا بتوانند سودآورش (اقتصاد) خویشفرمایانهء خود را آغاز و راهبری (اداره) کنند.
2- «نافروختنی» کردنِ «سرمایههایِ» تازه بخشیده شده ، برای چندین دهه
__________________________________________
باید «سرمایههایِ» تازه بخشیده شده را برای چندین دهه ، «نافروختنی» کرد ؛ به این مینو (معنی) که «نوخویشفرمایان» ، برایِ چند دهه ، نتوانند که این «سرمایههایِ» تازه بدست آوردهء خود را بفروشند ، و پولِ آنرا به باد بدهند . خواستِ (هدفِ) این راهکار ، اینستکه «نوخویشفرمایاران» ، گاهِ (زمانِ) بسنده (کافی) برای جا انداختنِ «نوخویشفرمایان» در کارکردِ (نقشِ) نوینشان ؛ و یاد دادنِ شیوهء راهبری (اداره) کردنِ دادوستدِ (بیزینسِ یا کسبوکار) به ایشان را داشته باشند.
۶.۲k
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.