این روزا عجیب سرم شلوغه

این روزا عجیب سرم شلوغه
انقدی ک کار از ۸صبح شروع میشه و تا پاسی از شب ادامه داره
این وسط گاهی یه تایم نهارو نمازی هم هست...
اما من بدون هیچ غر و لندی هرروز زود تر از روز قبل سر کارم...
هنوز اونقدر اخلاص ندارم ک بگم چون کار واسه خداو امام زمانه صدام در نمیاد...😥 😔
نه
ولی همین که سرم روی بالشت نرفته چشمام بسته میشه
همین که فرصت فکر کردن
به تو
به خودم
به تمام مشکلات و....
کم شده منو راضی میکنه...😊

پی نوشت:یادواره ابرار غرفه داریم،با کلی طرح و ایده نو😎

پی تر نوشت:هنوز خونه نرسیدم😊 😐 😄

پی ترین نوشت:نبینم من هفته ی بعد رو الهی😔

#چقد_سخت_میگذری_پاییز_جان
#روزمرگی_های_من
#شاید_موقتِ_امشب

۸/۷/۹۵
دیدگاه ها (۲۶)

امروز هم مثله دیروزکاش این کارمون تموم نمیشد چند روزی بود ک ...

شب هفتم از شاهزاده ای شش ماهه می خواننداز حسینی که قنوت گرف...

من غلط کردم، اگر گفتم صبورم بیخیاللاف بیجایی زدم،الساعه کتما...

سلامیه تشکر از همه اونایی که بودن تا الان کنار منو نوشته هام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط