تاریخ جهان - 44 (ویرایشِ 3)
تاریخ جهان - 44 (ویرایشِ 3)
______________________________________
به شایدگیِ (احتمالِ) فراوان ، در پیرامونِ (حدودِ) سال 8000 پیشازادروز (قبلمیلاد) ، در «تپهآسیاب» (1) ، ریختِ (شکلِ) نانوشتاریِ دینِ «مَزدا یَسنا» {مَزدیسنا}{مَزدا پرستی} (2) پدید آمده بوده است ؛ که در آن «مَزدا» ، برابر است با : «سازوکاری (مکانیزمی) در سِرِشت (طبیعت) ، که خودکارانه (بطور خودکار) ناترازیِ (عدم تعادلِ) پدید آمده در خود را ، از میان میبرد ؛ و دوباره در خود ، ترازی (تعادل) را پدید میآورد».
نخستین موبدانِ «مَزدا یَسنا» ، از آنرو که از فراگیر شدنِ فرآوریشیوهء (شیوهء تولیدِ) «بردهدارسالاری» (3) در پهنهء (منطقهء) «رودِ نیل» (4) ، آگاهی یافته بودند ؛ به شایدگیِ (احتمالِ) فراوان از همین گاهپیرامونی (محدودهء زمانی) ، فراخواندنِ (دعوت کردنِ) مردمِ این پهنه (منطقه) به پیروی از «خویشفرمائیگرائی» (4) را آغاز کرده بودهاند.
اگر بازگردیم به جستارِ (موضوعِ) «مَزدا یَسنا» ، باید گفت که این دین ، دارایِ نمادی است ، که برخی بنادرستی آنرا «نَمادِ فَرَوَهَر» و برخی دیگر بنادرستی آنرا «نماد اَهورمزدا» نامیدهاند ؛ ولی باید دانست که این نشان ، نمادِ «مزدا پرستی» است . یادآوری می شود که در نخستین نمونهء این نماد ، سَرِ «هومنِ (انسانِ) مزدا پرست» ، از لبهء بالائی دو بال گسترده ، خیلی کم بالاتر آمده است ؛ ولی در نمونههایِ سپسین (بعدی) ، سَر بالاتر آمد.
مینوهایِ (معنیهایِ) بخشهای «نَماد مَزدا یَسنا»:
________________________________________
1- نشانه رفتنِ دستِ راستِ «هومنِ (انسانِ) مزدا پرست» به سوی آسمان ، به این مینو (معنی) است که : آماج (هدف) هومن (انسان) ، باید «اهورا مزدا» {مزدایِ پاک} باشد.
2- بودن پرهونهای (حلقهای) کوچک در دستِ چپِ «هومنِ (انسانِ) مزدا پرست» ، پیمان (عهدِ) او برای پیروی از «اهورامزدا» {مزدایِ پاک} را نمایندگی می کند.
3- بودن دو بال در دو سوی این نماد ، توانمندی سرشتی (طبیعیِ) هومن (انسان) ، برای پیروی کردن از «اهورا مزدا» را نمایندگی می کند . با این نماد ، پیروی از «اهورا مزدا» با «پرواز به سوی آسمان» همانند دانسته شده است.
4- سه چین داشتنِ بالها و دُم ، سه دستور جاودانه «مزدا یسنا» ، یا همان «کردار نیک» ، «گفتار نیک» و «پندار نیک» را نمایندگی می کند ، و رازگونه بیان می دارد که تنها با به کنش (اجرا) درآوردنِ این سه دستور است که میتوان بسوی «اهورامزدا» پرواز کرد (از اهورا مزدا پیروی کرد).
5- مینویِ (معنیِ) پرهونهء (حلقهء) بزرگِ جایگرفته در گِردِ (دورِ) کمر ، اینستکه : در جهان (دنیا) ؛ پِیامدِ رفتارها ، کردارها و گفتارهایِ هر هومنی (انسانی) ، به خود او باز میگردد ؛ چونکه از هر جایِ این پرهونه (حلقه) که پیشروی (حرکت) کنیم ؛ باز به همان جا ، باز میگردیم .
ناگفته نباید بماند که دینِ «مَزدا یَسنا» ، امروزه بنامِ بزرگترین موبدِ آن ، «زرتشت» (5) ، شناخته میشود.
(1) خواهشمندم که سرنامِ (عنوانِ) «تپه آسیاب» را در گوگل جستجو کنید ، و سپس نوشتارهء (مقالهء) ویکیپدیایِ فارسی دربارهء «تپه آسیاب» را باز کنید و بخوانید.
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Zoroastrianism
(3) بردهدارسالاری ، فرآوریشیوهای است که در آن ، بردهدار ، از بردههایِ خود بهرهکشی میکند ، ولی در پایانِ روندِ فرآوری (تولید) ، چیزیکه به بردهها میرسد ، یک جایِ خوابِ کوچک ، و یک خوراکِ کمینهای (حداقلی) است ؛ تا بتوانند زنده بمانند و کار کنند.
(4) «خویشفرمائیگرائی» ، فرآوریشیوهای (تولیدیشیوهای) بوده است که در آن ، همهء «کنشگران سودآورشی» (فعالان اقتصادی) ، هم دارای «سرمایه» بودهاند و هم «کار» میکردهاند ؛ ولی کسی برایِ کسِ دیگری ، «کار» نمیکرده است ؛ بلکه همهء «کنشگران سودآورشی» (فعالان اقتصادی) ، با روی آوردن به «همیارش» (تعاون) ، کارآوردها (محصولات) را فرآوری (تولید) میکردهاند ؛ و درخور (متناسب) با اندازهء «سرمایه» و «کار» خود ، از کارآوردها (محصولات) بهره میبردهاند . پایابراین (بنابراین) ، در فرآوریشیوهء (شیوهء تولیدیِ) «خویشفرمائیگرائی» ، بهرهکشیِ «هومن از هومن» (انسان از انسان) ، یافت نمیشده است ؛ و بواژگانی دیگر ، در این فرآوریشیوه ، «مزدبگیر» (کارگر یا کارمند) ، «برده» ، و یا «کرایهنشین» (رعیت) ، یافت نمیشدهاند ؛ چونکه همهء کنشگرانِ سودآورشی (فعالانِ اقتصادی) ، «خویشفرما» بودهاند ، که درآمدشان ، بخشی از «ارزشِ فرآوری (تولید) شده» بودهاست.
(5) https://en.wikipedia.org/wiki/Zoroaster
______________________________________
به شایدگیِ (احتمالِ) فراوان ، در پیرامونِ (حدودِ) سال 8000 پیشازادروز (قبلمیلاد) ، در «تپهآسیاب» (1) ، ریختِ (شکلِ) نانوشتاریِ دینِ «مَزدا یَسنا» {مَزدیسنا}{مَزدا پرستی} (2) پدید آمده بوده است ؛ که در آن «مَزدا» ، برابر است با : «سازوکاری (مکانیزمی) در سِرِشت (طبیعت) ، که خودکارانه (بطور خودکار) ناترازیِ (عدم تعادلِ) پدید آمده در خود را ، از میان میبرد ؛ و دوباره در خود ، ترازی (تعادل) را پدید میآورد».
نخستین موبدانِ «مَزدا یَسنا» ، از آنرو که از فراگیر شدنِ فرآوریشیوهء (شیوهء تولیدِ) «بردهدارسالاری» (3) در پهنهء (منطقهء) «رودِ نیل» (4) ، آگاهی یافته بودند ؛ به شایدگیِ (احتمالِ) فراوان از همین گاهپیرامونی (محدودهء زمانی) ، فراخواندنِ (دعوت کردنِ) مردمِ این پهنه (منطقه) به پیروی از «خویشفرمائیگرائی» (4) را آغاز کرده بودهاند.
اگر بازگردیم به جستارِ (موضوعِ) «مَزدا یَسنا» ، باید گفت که این دین ، دارایِ نمادی است ، که برخی بنادرستی آنرا «نَمادِ فَرَوَهَر» و برخی دیگر بنادرستی آنرا «نماد اَهورمزدا» نامیدهاند ؛ ولی باید دانست که این نشان ، نمادِ «مزدا پرستی» است . یادآوری می شود که در نخستین نمونهء این نماد ، سَرِ «هومنِ (انسانِ) مزدا پرست» ، از لبهء بالائی دو بال گسترده ، خیلی کم بالاتر آمده است ؛ ولی در نمونههایِ سپسین (بعدی) ، سَر بالاتر آمد.
مینوهایِ (معنیهایِ) بخشهای «نَماد مَزدا یَسنا»:
________________________________________
1- نشانه رفتنِ دستِ راستِ «هومنِ (انسانِ) مزدا پرست» به سوی آسمان ، به این مینو (معنی) است که : آماج (هدف) هومن (انسان) ، باید «اهورا مزدا» {مزدایِ پاک} باشد.
2- بودن پرهونهای (حلقهای) کوچک در دستِ چپِ «هومنِ (انسانِ) مزدا پرست» ، پیمان (عهدِ) او برای پیروی از «اهورامزدا» {مزدایِ پاک} را نمایندگی می کند.
3- بودن دو بال در دو سوی این نماد ، توانمندی سرشتی (طبیعیِ) هومن (انسان) ، برای پیروی کردن از «اهورا مزدا» را نمایندگی می کند . با این نماد ، پیروی از «اهورا مزدا» با «پرواز به سوی آسمان» همانند دانسته شده است.
4- سه چین داشتنِ بالها و دُم ، سه دستور جاودانه «مزدا یسنا» ، یا همان «کردار نیک» ، «گفتار نیک» و «پندار نیک» را نمایندگی می کند ، و رازگونه بیان می دارد که تنها با به کنش (اجرا) درآوردنِ این سه دستور است که میتوان بسوی «اهورامزدا» پرواز کرد (از اهورا مزدا پیروی کرد).
5- مینویِ (معنیِ) پرهونهء (حلقهء) بزرگِ جایگرفته در گِردِ (دورِ) کمر ، اینستکه : در جهان (دنیا) ؛ پِیامدِ رفتارها ، کردارها و گفتارهایِ هر هومنی (انسانی) ، به خود او باز میگردد ؛ چونکه از هر جایِ این پرهونه (حلقه) که پیشروی (حرکت) کنیم ؛ باز به همان جا ، باز میگردیم .
ناگفته نباید بماند که دینِ «مَزدا یَسنا» ، امروزه بنامِ بزرگترین موبدِ آن ، «زرتشت» (5) ، شناخته میشود.
(1) خواهشمندم که سرنامِ (عنوانِ) «تپه آسیاب» را در گوگل جستجو کنید ، و سپس نوشتارهء (مقالهء) ویکیپدیایِ فارسی دربارهء «تپه آسیاب» را باز کنید و بخوانید.
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Zoroastrianism
(3) بردهدارسالاری ، فرآوریشیوهای است که در آن ، بردهدار ، از بردههایِ خود بهرهکشی میکند ، ولی در پایانِ روندِ فرآوری (تولید) ، چیزیکه به بردهها میرسد ، یک جایِ خوابِ کوچک ، و یک خوراکِ کمینهای (حداقلی) است ؛ تا بتوانند زنده بمانند و کار کنند.
(4) «خویشفرمائیگرائی» ، فرآوریشیوهای (تولیدیشیوهای) بوده است که در آن ، همهء «کنشگران سودآورشی» (فعالان اقتصادی) ، هم دارای «سرمایه» بودهاند و هم «کار» میکردهاند ؛ ولی کسی برایِ کسِ دیگری ، «کار» نمیکرده است ؛ بلکه همهء «کنشگران سودآورشی» (فعالان اقتصادی) ، با روی آوردن به «همیارش» (تعاون) ، کارآوردها (محصولات) را فرآوری (تولید) میکردهاند ؛ و درخور (متناسب) با اندازهء «سرمایه» و «کار» خود ، از کارآوردها (محصولات) بهره میبردهاند . پایابراین (بنابراین) ، در فرآوریشیوهء (شیوهء تولیدیِ) «خویشفرمائیگرائی» ، بهرهکشیِ «هومن از هومن» (انسان از انسان) ، یافت نمیشده است ؛ و بواژگانی دیگر ، در این فرآوریشیوه ، «مزدبگیر» (کارگر یا کارمند) ، «برده» ، و یا «کرایهنشین» (رعیت) ، یافت نمیشدهاند ؛ چونکه همهء کنشگرانِ سودآورشی (فعالانِ اقتصادی) ، «خویشفرما» بودهاند ، که درآمدشان ، بخشی از «ارزشِ فرآوری (تولید) شده» بودهاست.
(5) https://en.wikipedia.org/wiki/Zoroaster
۴۲۶
۰۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.