به تنهایی ام نگاه می کنم
به تنهایی ام نگاه می کنم
چای دم می کند،با دکمه های پیراهنش وَر می رود
دقایقی طولانی به تو فکر می کند ، گلدان ها را با سلیقه کنار هم میچیند .
تلویزیون را روشن میکند و در سردرگمی از آن دست شروع می کند به نوشتن .
_ تو را با هزار تعارف به شعرش می کشاند
و غرق در اشک هایش می نویسد ، تنهایی سونامی ست !🕸🥀
چای دم می کند،با دکمه های پیراهنش وَر می رود
دقایقی طولانی به تو فکر می کند ، گلدان ها را با سلیقه کنار هم میچیند .
تلویزیون را روشن میکند و در سردرگمی از آن دست شروع می کند به نوشتن .
_ تو را با هزار تعارف به شعرش می کشاند
و غرق در اشک هایش می نویسد ، تنهایی سونامی ست !🕸🥀
۷.۹k
۱۱ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.