~به نام خالق قلم
~به نام خالق قلم
مدت‌ها بود به انتظار آمدنش، روزهای سال یکی یکی خط می‌خورد.
در حوالی همین روزهای بارانی ملکه‌ای به زبیاییِ پاییز پسری نیک اندیش را به دست آبان سپرد.
آبان با او دلبر شده است. آسمان به شوق او شنلی از جنس باران به تن کرد. برگ‌های زرد و نارنجی به خاطر او فرو ریختند روی زمین و در برابرش سجده کردند.
به راستی او کیست که تمام دنیا را شیفته‌ی خود کرده است؟!
.
.
.
♥ ️هومن جان، تولدت مبارڪ🎉 🎈 #زهرا_برهانی📝 ️
مدت‌ها بود به انتظار آمدنش، روزهای سال یکی یکی خط می‌خورد.
در حوالی همین روزهای بارانی ملکه‌ای به زبیاییِ پاییز پسری نیک اندیش را به دست آبان سپرد.
آبان با او دلبر شده است. آسمان به شوق او شنلی از جنس باران به تن کرد. برگ‌های زرد و نارنجی به خاطر او فرو ریختند روی زمین و در برابرش سجده کردند.
به راستی او کیست که تمام دنیا را شیفته‌ی خود کرده است؟!
.
.
.
♥ ️هومن جان، تولدت مبارڪ🎉 🎈 #زهرا_برهانی📝 ️
۹۶۵
۱۰ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.