محرم
محرم
شب اول محرم که می رسید همه ی مسجد امین الدوله سیاه پوش می شد. همه ی مسجد عزادار می شد. این سنت حسنه از گذشته در میان ما ایرانی ها بود. حتی در روایاتی هست که امام رضا علیه السلام در اول محرم خانه خود را سیاه پوش می کردند. ایشان سفارش می کردند: اگر می خواهید بر چیزی گریه کنید ، بر حسین علیه السلام گریه کنید. احمد آقا در این کار پیشقدم بود. حتی اگر دیگران می خواستند این کار را انجام دهند، خودش را به آنها می رساند و با تمام وجود مشغول سیاهی زدن می شد. یک سال را یادم هست که احمد آقا نتوانست برای اول محرم به مسجد بیاید. بچه های بسیج و مسجد مشغول به کار شدند و خیلی خوب همه ی شبستان را سیاه پوش کردند. ظهر بود که احمد آقا به مسجد آمد. جمع بچه ها دور هم جمع بودند . احمد آقا بی مقدمه نگاهی به در و دیوار کرد و جلو آمد. بعد گفت: بچه ها دست شما درد نکنه. اما بغض گلویش را گرفته بود. او ادامه داد: شما افتخار بزرگی پیدا کردید. بچه ها آقا امام حسین علیه السلام خودشان از شما تشکر کردند. برخی از بچه ها به راحتی از کنار این جمله گذشتند، اما من که حالات ایشان را می دانستم، خیلی به این جمله فکر کردم. احمد آقا توسل به اهل بیت علیه السلام خصوصاً کشتی نجات آقا اباعبدالله علیه السلام را بهترین وسیله برای تقرب به پروردگار و محو گناهان می دانست. برای همین به بنده امر می کرد که برای بچه ها مداحی کنم. هر بار که به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام می رفتیم به من می گفت همین جا روبه روی حرم بنشین و برای بچه ها بخوان. در دستنوشته های احمد آقا به این امر مهم بسیار سفارش شده. حتی توصیه می کرد که برای از بین رفتن تاریکی قلب و روح ، متوسل به شهید کربلا شوید. در یکی از متن های به جا مانده در دفتر خاطرات احمد آقا در مورد امام حسین علیه السلام آمده:
روز اربعین وقتی به هیئت رفتم در خودم تاریکی می دیدم. مشاهده کردم قفسی در اطراف من ایجاد شده و زندانی شده ام! اما وقتی سینه زنی و عزاداری آغاز شد مشاهده کردم که قفس از بین رفت. این هم از کرامات مجلس سیدالشهدا علیه السلام است.
#عارف_شهید_احمد_علی_نیری #کتاب #عارفانه
شب اول محرم که می رسید همه ی مسجد امین الدوله سیاه پوش می شد. همه ی مسجد عزادار می شد. این سنت حسنه از گذشته در میان ما ایرانی ها بود. حتی در روایاتی هست که امام رضا علیه السلام در اول محرم خانه خود را سیاه پوش می کردند. ایشان سفارش می کردند: اگر می خواهید بر چیزی گریه کنید ، بر حسین علیه السلام گریه کنید. احمد آقا در این کار پیشقدم بود. حتی اگر دیگران می خواستند این کار را انجام دهند، خودش را به آنها می رساند و با تمام وجود مشغول سیاهی زدن می شد. یک سال را یادم هست که احمد آقا نتوانست برای اول محرم به مسجد بیاید. بچه های بسیج و مسجد مشغول به کار شدند و خیلی خوب همه ی شبستان را سیاه پوش کردند. ظهر بود که احمد آقا به مسجد آمد. جمع بچه ها دور هم جمع بودند . احمد آقا بی مقدمه نگاهی به در و دیوار کرد و جلو آمد. بعد گفت: بچه ها دست شما درد نکنه. اما بغض گلویش را گرفته بود. او ادامه داد: شما افتخار بزرگی پیدا کردید. بچه ها آقا امام حسین علیه السلام خودشان از شما تشکر کردند. برخی از بچه ها به راحتی از کنار این جمله گذشتند، اما من که حالات ایشان را می دانستم، خیلی به این جمله فکر کردم. احمد آقا توسل به اهل بیت علیه السلام خصوصاً کشتی نجات آقا اباعبدالله علیه السلام را بهترین وسیله برای تقرب به پروردگار و محو گناهان می دانست. برای همین به بنده امر می کرد که برای بچه ها مداحی کنم. هر بار که به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام می رفتیم به من می گفت همین جا روبه روی حرم بنشین و برای بچه ها بخوان. در دستنوشته های احمد آقا به این امر مهم بسیار سفارش شده. حتی توصیه می کرد که برای از بین رفتن تاریکی قلب و روح ، متوسل به شهید کربلا شوید. در یکی از متن های به جا مانده در دفتر خاطرات احمد آقا در مورد امام حسین علیه السلام آمده:
روز اربعین وقتی به هیئت رفتم در خودم تاریکی می دیدم. مشاهده کردم قفسی در اطراف من ایجاد شده و زندانی شده ام! اما وقتی سینه زنی و عزاداری آغاز شد مشاهده کردم که قفس از بین رفت. این هم از کرامات مجلس سیدالشهدا علیه السلام است.
#عارف_شهید_احمد_علی_نیری #کتاب #عارفانه
۷.۷k
۰۲ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.