پارت ۷۴

پارت ۷۴

آرام: میز صبحونه رو چیدیم
با آجیم و مامان صبحونه رو خوردیم
جمع کردیم وسایلارد
نشستیم رو مبل
ویدا : آرام نمیخای دوباره بری کلاس پیانو مدرکو بگیری
تو که اینهمه سال زحمت کشیدی یه ماه دیگه ام تلاش کن
آرام: مامان اصلا باورت میشه انقد درگیر بودم یادم نبود که من پیانو بلدم
ویدا : میدونم نفسم
ولی دیکه همچی تموم شد
خداروشکر که اون اشغال رفت زندان
دیگه هیچ ناراحتی نداشته باش
فردا برو به مدیرت بگو که دوباره ادامه بدی
آرام: چشم امروز میرم اصن
ویدا : فداتشم
آرام: خدانکنه
آرام: عه گوشیم داره زنگ میخوره
از اتاق صداش میاد من برم جواب بدم

گوشیمو ورداشتم
لنا بود
لنا : الووو سلااام خوبیی
آرام: شلام جوجو
ملصی من خوبمم تو چطوری؟
لنا : هیی خوبم منم
آرام: تو چرا انقدر هول شدی
چرا استرسی حرف میزنیی؟
لنا : اجیی مدلم میشی ؟
آرام: چییی.؟
لنا : راستش زنگ زدم بگم گه فردا قراره برای مجوز ارایشگام دوتا کله گنده آرایشگر بیان منم عروس واسشون درست کنم
مدلم باید خدم ببرم
تو که هن خشگلیی هم رفیقم هم پوستت خوبه همم که اصن بهترین کیسی
آرام: باشههه نفسم میام
لنا : ساعت ۳ ظهر اونجا باش نت اونا بیان
آرام: اونا چند میان؟
لنا: اونه ۴ میان ولس بیا پیشم ۳ استرس دارم
آرام : چشم فقط کجا بیام
لنا : آدرس ارایشگامو میفرستم البته هنو مجوز کامل نگرفتم ولی اکه از کارم خوششون بیاد که کامل مجوز میگیرم
آرام: بسلامتی
میبینمت ؛
لنا : آرامممممم
آرام: بلهههه
لنا : اصلاح و شیو و همچی صورت بکن بزار آرایش بشینه رو پوستت.
آرام: خوووب بابا تازه صورتمو شیو کروم
لنا : فداتشم
قبل خواب ابرسان و نرم کننده‌کننندههه یادت نره
آرام. : باشهههه
کار نداری
لنا. : نخ دیک بایی


..