به آغاز نام میبرم از عنصرها

‌به آغاز نام می‌برم از عنصرها
صدای تو
چشم‌های تو
دست‌های تو
لب‌های تو

من روی زمین‌ام چگونه می‌بودم
اگر تو هم نمی‌بودی؟

سکوت‌های ما کلام‌های ما
روشنایی که می‌رود
روشنایی که بازمی‌گردد
سپیده‌دمان و غروب ما را به خنده می‌آرد

در دلِ پیکر ما
هر چه می‌شکوفد و می‌رسد

بر کاهِ عمر من
آن‌جا که استخوان‌های پیرسالم را می‌خوابانم

آن‌جا که تمام می‌شوم



#پل_الوار
#برگردان: #بیژن_الهی
دیدگاه ها (۱)

‌ساقی جان غیر آن رطل گرانم مدهز آنک بدادی نخست هیچ جز آنم مد...

‌هیچ چیزِ این جهان که پیش روی ماستبه ظرافت شگفت تو نمی‌رسد؛ظ...

‌غنیمتی‌ست تورا داشتن.در این گذار، که پر وحشت است و پر ظلمات...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط