هبچکس چیزی نمیدونه
سلین. دوباره یه روز خسته کننده دیگه از خواب بیدار اجیم مامانم رفتن سرکار و منم خونه تنهام هرروز با عذاب میگذرونم و دوست دارم بمیرم ولی کسی چیزی نمیدونه بزار خودمو معرفی خودم اسم من سلینه و 12 سالمه پدر و مادرم طلاق گرفتم من پیش مامانم زندگی میکنم و یه خواهر بزرگ تر دارم اسمش رویاست و 18 سالشه اونم پیش مامانم زندگی میکنه مامانم توی شرکت کار میکنه و اجیم طراح ناخن من زندگی من زندگی خیلی غمگینی دارم ولی هیچکس چیزی نمیدونه حتی خوانوادم فکر مکنن من شادم و وقتی حالمو بهشون بگم هم درک نمیکنن توی خانواده من یه فرد تنبل و معتاد به گوشی و سریال کره ای هستم ولی خبر ندارن این راه من برای فرار از دنیای واقعی کیپاپ و کیدراما منو غرق خودشون میکنن و زندگی واقعبمو فراموش میکنم مامانم فکر میکنه من از اجیم الگو میگیرم و واسه همین رفتارم عوض شده ولی دراصل این منه واقعی توی هیچکس منو درک نمیکنه هرروز به فکر خودکشی میفتم و زندگی بی روح و بیهوده دارم...
.
.
.
.
این دراصل داستان زندگی خودمه ولی اسمارو تغییر دادم
.
.
.
.
این دراصل داستان زندگی خودمه ولی اسمارو تغییر دادم
۳۲۱
۰۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.