تا مگر

تا مگر
یک نفسم
بوی تو آرد دم صبح ...

همه شب
منتظر مرغ
سحرخوان بودم ...

#سعدی_جان
دیدگاه ها (۲)

یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی!شاگرد که بودی که چنین استادی؟

قرار بعدی راحوالی آتشنشانی بگذار...!!باید کسی باشدکه بعد از ...

گفتی مگر به خواب ببینی رخ مرادیوااانه ... از خیال " تو " خوا...

چشم مستتچه ڪند با مـنِ بیمار امشب ...این دل تنگ من واین دل ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط