ویرایش دوم «تاریخ کوتاه ایران و جهان-455» {بخش 1}
ویرایش دوم «تاریخ کوتاه ایران و جهان-455» {بخش 1}
_______________________________________________________
چرائی (دلیل) ناسازگاری (اختلاف) «ابراهیم» با «سومریان» (1) و دشمنی «عرب ها» و «عبری ها» (یهودی ها) با «ایرانیان» ، در درازای تاریخ ، تا به امروز.
___________________________________________________________
گرچه به شایدگی (احتمال) فراوان ، نخستین ویرایش (ورژن) دین «مزدا یسنا» {مزدا پرستی} ، در پیرامون (حدود) سال 11000 پ. {پیشازادروز}(قبل میلاد) ، در «تپه آسیاب» (کرمانشاه امروزی) ، پدید آمده بوده است (2)(3)(4) ؛ ولی باید گفت که کهن ترین «برجسته نگاره های» (نقش برجسته های) این دین ، از آن «سومر سال 3500 پیشازادروز» ، می باشد (2)(3)(4) .
بواژگانی دیگر ، «سومریان» (1) ، که «ایرانی تبار» بوده اند ، از پیرامون سال 3500 پیشازادروز (قبل میلاد) ، هم آغازکنندهء «شهرنشینی» (تمدن) ، و هم پدید آورندهء نخستین ویرایش (ورژن) نگاره ای (تصویری) «دین مزدا یسنا» بوده اند.
ولی باید گفت که نخستین دین «سامی تبارها» ، «یهودیت» «موسی» بوده است ، که در پیرامون سال 1330 پیشازادروز (قبل میلاد) پدید آمد . همین پدیدهء نبود یک دین در میان «سامی تبارها» ، و دینداری «سومریان» «ایرانی تبار» ، چرائی (دلیل) ناسازگاری (اختلاف) «ابراهیم» با «سومریان» گردیده بود .
از دیدگاه من ، دشمنی کهن «عرب ها» و «عبری ها» (یهودی ها) با «ایرانی تبارها» و «ایران» ، از همینجا آغاز شده است . به شایدگی (احتمال) فراوان ، «ابراهیم» ، «دشمن ایران و ایرانی بودن» را به «اسماعیل» و «اسحاق» ، آموزش داده بوده است.
دربارهء دین «مزدا یسنا» {دین زرتشت}
____________________________
یک «مزدا یسنائی» {زرتشتی} ، بر این باور است که : نباید خدا را "انسان مانند" بدانیم ، و رفتارها و صفت های انسانی را به او ببندیم (نسبت دهیم) . "خدا" از دیدگاه "مزدا یسنائیان" {زرتشتیان} ، گرایش خودکار سرشت (طبیعت) به برپاسازی "ترازش" (تعادل) در خودش (طبیعت) است . از دیدگاه "مزدا یسنائیان" {زرتشتیان} ، هنگامیکه ترازش (تعادل) در بخشی از سرشت (طبیعت) ، برای گاهبازه ای (مدتی) کوتاه ، برهم می خورد ؛ این گرایش ، خود بخود بکار می افتد ، و ترازش (تعادل) را دوباره در آن بخش از سرشت (طبیعت) برپا می کند . این گرایش ، یک چم (قانون) سرشتی (طبیعی) است که از آغاز جهان تا به امروز ، بر جهان سرشتی (طبیعی) فرمانروائی کرده است ؛ و همین گرایش سرشت بوده است که پدید آورندهء گسترش و فرگشت (تکامل) سرشت (طبیعت) شده است.
از دیدگاه یک «مزدا یسنائی» {زرتشتی} ، "بایدی کار" (وظیفهء) انسان ، آنست که خود را با این گرایش پایه ای سرشت (طبیعت) ، هماهنگ سازد ، و در راه ترازش (تعادل) ، که همان دادگری (عدل گستری) و "ترازش گرائی" (تعادل گرائی) است ، گام بردارد . ولی «پیش نیاز» (لازمهء) دادگری (عدل گستری) و "ترازش گرائی" (تعادل گرائی) ، شناخت "داد" (عدل) و "ترازش" (تعادل) است.
شدنی (ممکن) نیست که از یک "مزدا یسنائی" {زرتشتی} بشنوید که بگوید : "خدایا به من کمک کن" ، یا "خدایا به من تندرستی بده" ؛ چون از دیدگاه یک "مزدا یسنائی" ، "خدا" به کسی کمک نمی کند ، بلکه این انسان ها هستند که با هماهنگ کردن خود با "مزدا" یا "خدا" ، هم به خود ، هم به دیگران ، و هم به سرشت (طبیعت) یاری می رسانند .
(1)
سومریان:
در پیرامون سال 11000 پ. {پیشازادروز}(قبل میلاد) ، مردم «تپه آسیاب» { امروزه در پدفراز (جنوب) شهر کرمانشاه } ، به «فن شناسی نوسنگی» ؛ و بواژگانی دیگر ، به فن شناسی های «کشاورزی» ، «دامپروری» و «ساخت خانه های سنگی» دست یافتند ؛ و از وابستگی به «گردآوری دانه های خود روئیدهء گندم و جو» ، «شکار کردن جانوران کوهستان» ، و «کوچ کردن های بهاره و پائیزه» رهائی یافتند . این مردم ، سپس برای بهره برداری از آمادگی (استعداد) بالای زمین های «بلنددشت (فلات) ایران» ، و «میاندورود دجله فرات» در کشاورزی ، در این دو سرزمین دست به قلمروگستری زدند . آنهائی که به پدفراز (جنوب) «میاندورود دجله فرات»" رفته بودند ، تیرهء (طایفهء) ایرانی تبار «سومریان» را پدید آوردند ؛ و آنهائی که به «بلنددشت (فلات) ایران» رفته بودند ، تیره های (طایفه های) ایرانی تبار «کاسیان» ، «گوتیان» ، «هوریان» ، «میتانیان» ، «لولوبیان» ، «نائریان» ، «پارسیان» و دیگر تیره های (طوایف) ایرانی تبار را پدید آوردند.
(2) https://www.thelivingmoon.com/44cosmic_wisdom/02files/Tree_Life02.html
(3) https://en.wikipedia.org/wiki/Tree_of_life
(4) http://www.avesta.org/kerr/The_Sumerian_Tree_of_Life.pdf
_______________________________________________________
چرائی (دلیل) ناسازگاری (اختلاف) «ابراهیم» با «سومریان» (1) و دشمنی «عرب ها» و «عبری ها» (یهودی ها) با «ایرانیان» ، در درازای تاریخ ، تا به امروز.
___________________________________________________________
گرچه به شایدگی (احتمال) فراوان ، نخستین ویرایش (ورژن) دین «مزدا یسنا» {مزدا پرستی} ، در پیرامون (حدود) سال 11000 پ. {پیشازادروز}(قبل میلاد) ، در «تپه آسیاب» (کرمانشاه امروزی) ، پدید آمده بوده است (2)(3)(4) ؛ ولی باید گفت که کهن ترین «برجسته نگاره های» (نقش برجسته های) این دین ، از آن «سومر سال 3500 پیشازادروز» ، می باشد (2)(3)(4) .
بواژگانی دیگر ، «سومریان» (1) ، که «ایرانی تبار» بوده اند ، از پیرامون سال 3500 پیشازادروز (قبل میلاد) ، هم آغازکنندهء «شهرنشینی» (تمدن) ، و هم پدید آورندهء نخستین ویرایش (ورژن) نگاره ای (تصویری) «دین مزدا یسنا» بوده اند.
ولی باید گفت که نخستین دین «سامی تبارها» ، «یهودیت» «موسی» بوده است ، که در پیرامون سال 1330 پیشازادروز (قبل میلاد) پدید آمد . همین پدیدهء نبود یک دین در میان «سامی تبارها» ، و دینداری «سومریان» «ایرانی تبار» ، چرائی (دلیل) ناسازگاری (اختلاف) «ابراهیم» با «سومریان» گردیده بود .
از دیدگاه من ، دشمنی کهن «عرب ها» و «عبری ها» (یهودی ها) با «ایرانی تبارها» و «ایران» ، از همینجا آغاز شده است . به شایدگی (احتمال) فراوان ، «ابراهیم» ، «دشمن ایران و ایرانی بودن» را به «اسماعیل» و «اسحاق» ، آموزش داده بوده است.
دربارهء دین «مزدا یسنا» {دین زرتشت}
____________________________
یک «مزدا یسنائی» {زرتشتی} ، بر این باور است که : نباید خدا را "انسان مانند" بدانیم ، و رفتارها و صفت های انسانی را به او ببندیم (نسبت دهیم) . "خدا" از دیدگاه "مزدا یسنائیان" {زرتشتیان} ، گرایش خودکار سرشت (طبیعت) به برپاسازی "ترازش" (تعادل) در خودش (طبیعت) است . از دیدگاه "مزدا یسنائیان" {زرتشتیان} ، هنگامیکه ترازش (تعادل) در بخشی از سرشت (طبیعت) ، برای گاهبازه ای (مدتی) کوتاه ، برهم می خورد ؛ این گرایش ، خود بخود بکار می افتد ، و ترازش (تعادل) را دوباره در آن بخش از سرشت (طبیعت) برپا می کند . این گرایش ، یک چم (قانون) سرشتی (طبیعی) است که از آغاز جهان تا به امروز ، بر جهان سرشتی (طبیعی) فرمانروائی کرده است ؛ و همین گرایش سرشت بوده است که پدید آورندهء گسترش و فرگشت (تکامل) سرشت (طبیعت) شده است.
از دیدگاه یک «مزدا یسنائی» {زرتشتی} ، "بایدی کار" (وظیفهء) انسان ، آنست که خود را با این گرایش پایه ای سرشت (طبیعت) ، هماهنگ سازد ، و در راه ترازش (تعادل) ، که همان دادگری (عدل گستری) و "ترازش گرائی" (تعادل گرائی) است ، گام بردارد . ولی «پیش نیاز» (لازمهء) دادگری (عدل گستری) و "ترازش گرائی" (تعادل گرائی) ، شناخت "داد" (عدل) و "ترازش" (تعادل) است.
شدنی (ممکن) نیست که از یک "مزدا یسنائی" {زرتشتی} بشنوید که بگوید : "خدایا به من کمک کن" ، یا "خدایا به من تندرستی بده" ؛ چون از دیدگاه یک "مزدا یسنائی" ، "خدا" به کسی کمک نمی کند ، بلکه این انسان ها هستند که با هماهنگ کردن خود با "مزدا" یا "خدا" ، هم به خود ، هم به دیگران ، و هم به سرشت (طبیعت) یاری می رسانند .
(1)
سومریان:
در پیرامون سال 11000 پ. {پیشازادروز}(قبل میلاد) ، مردم «تپه آسیاب» { امروزه در پدفراز (جنوب) شهر کرمانشاه } ، به «فن شناسی نوسنگی» ؛ و بواژگانی دیگر ، به فن شناسی های «کشاورزی» ، «دامپروری» و «ساخت خانه های سنگی» دست یافتند ؛ و از وابستگی به «گردآوری دانه های خود روئیدهء گندم و جو» ، «شکار کردن جانوران کوهستان» ، و «کوچ کردن های بهاره و پائیزه» رهائی یافتند . این مردم ، سپس برای بهره برداری از آمادگی (استعداد) بالای زمین های «بلنددشت (فلات) ایران» ، و «میاندورود دجله فرات» در کشاورزی ، در این دو سرزمین دست به قلمروگستری زدند . آنهائی که به پدفراز (جنوب) «میاندورود دجله فرات»" رفته بودند ، تیرهء (طایفهء) ایرانی تبار «سومریان» را پدید آوردند ؛ و آنهائی که به «بلنددشت (فلات) ایران» رفته بودند ، تیره های (طایفه های) ایرانی تبار «کاسیان» ، «گوتیان» ، «هوریان» ، «میتانیان» ، «لولوبیان» ، «نائریان» ، «پارسیان» و دیگر تیره های (طوایف) ایرانی تبار را پدید آوردند.
(2) https://www.thelivingmoon.com/44cosmic_wisdom/02files/Tree_Life02.html
(3) https://en.wikipedia.org/wiki/Tree_of_life
(4) http://www.avesta.org/kerr/The_Sumerian_Tree_of_Life.pdf
۷.۷k
۱۳ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.