تاریخِ جهان – 24
تاریخِ جهان – 24
_________________________
در پیرامونِ (حدودِ) سالِ 53،500 پیشازادروز (قبل‌میلاد) ، با رخ دادنِ جهشی ریزیادی (ژنی) در «هومن‌ِ (انسان‌ِ) خردمندِ» (1) «گونهء آر» (2) مانایِ (ساکنِ) میانهء «رشته‌کوهِ زاگرس» (3) ، «هومن‌ِ (انسان‌ِ) خردمندِ» «گونهء یو» (4) ؛ و بواژگانی دیگر (بعبارتی دیگر) ، «هومن‌هایِ (انسان‌هایِ) خردمندِ خردمند» (5) پدید آمدند (6).
رونهیدنی (قابلِ‌توجه) است که «هومن‌هایِ (انسان‌هایِ) خردمندِ خردمند» (5) را ، «هومن‌هایِ (انسان‌هایِ) خردمندِ امروزین‌کالبد» نیز نامگذاری کرده‌اند ؛ چون کالبد و پیکرِ آنها ، چه از دیدگاهِ نمائی (ظاهری) ؛ و چه از دیدگاهِ درونی ، بیکاستانه (کاملاً) با کالبد و پیکرِ هومن‌هایِ سپیدپوستِ امروزین ، برابر بوده است.
«هومن‌ِ (انسان‌ِ) خردمندِ» (1) گونه‌هایِ «آر» (2) و «اِنِ» (7) مانایِ (ساکنِ) «تنگهء هرمز» ، از پیرامونِ (حدودِ) سالِ 56،000 پیشازادروز (قبل‌میلاد) ، گسترش دادنِ قلمرویِ خود بسویِ «کوهستانِ زاگرس» را آغاز کردند ؛ و از پیرامونِ (حدودِ) سالِ 55،500 پیشازادروز (قبل‌میلاد) ، به پدفرازی‌ترین (جنوبی‌ترین) جایِ این کوهستان رسیدند ، و دریافتند که کوهستان ، بهترین زیستگاه برای آنهاست ؛ چون میتوانستند که در اشکف‌هایش (غارهایش) ، پناه بگیرند و برایِ سالهایِ بیشتری زنده بمانند ؛ ولی آنها پس از رسیدن به این بخش از «رشته‌کوهِ زاگرس» ، از زیستگاه‌گستریِ خود ، دست‌برنداشتند ، چون هرسال ، هم سرشمارهء (جمعیتِ) آنها بیشتر می‌شد و به اشکف‌هایِ (غارهای) بیشتری نیاز پیدا می کردند ، و هم آنها با این زیستگاه‌گستریِ خود ، میتوانستند به اندوختگاه‌هایِ (منابع) «گیاهی» ، «جانوری» ، و «سنگی-کانیِ (معدنیِ)» بهتر ، بیشتر ، و پرگونه‌تری (متنوع‌تری) دست یابند.
«هومن‌ِ (انسان‌ِ) خردمندِ» (1) گونه‌هایِ «آر» (2) و «اِنِ» (7) با مانا (ساکن) شدنِ در پدفرازی‌ترین (جنوبی‌ترین) جایِ «رشته‌کوهِ زاگرس» ، دریافتند که باید راهکارآوریِ (فن‌آوریِ) «میانی‌کهن‌سنگی» (8)(9) را با آبُ‌هوایِ سردِ کوهستان ، هماهنگ کنند ؛ و بنمونه (مثلاً) دریافتند که باید از پوستِ جانورانِ پشم‌دار ، برایِ خود ، جامه‌هائی را درست بکنند ؛ و درپیِ پدید آمدنِ این نیاز ، آنها از استخوانهایِ باریکِ جانوران ، «سوزنِ سوراخدار» را نوآوری (اختراع) کردند ؛ آنها همچنین ، «تیغهء سنگی» و «تراش‌افزارِ سنگی» را نیز نوآوری کردند ؛ و گِردآوردِ (مجموعهء) نوآوری‌هائی مانندِ اینها ، راهکارآوریِ (فن‌آوریِ) «نوکهن‌سنگی» (10)(11) را پدید آورد ؛ و سرانجام با جهشِ ریزیادی (ژنی) در گونهء «آر» (2) و پدید آمدنِ «هومن‌هایِ (انسان‌هایِ) خردمندِ خردمند» (5) ، این روند به بالاترین گامِ (مرحلهء) خود رسید ؛ ولی رونهیدنی (قابل‌توجه) است که «هومن‌هایِ (انسان‌هایِ) خردمندِ خردمند» (5) ، همچنان ، فرآوریشیوهء (شیوهء تولیدِ) «برابری‌گرائی» را دنبال کردند.
(1) https://www.britannica.com/topic/Homo-sapiens
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_R_(mtDNA)
(3) https://en.wikipedia.org/wiki/Zagros_Mountains
(4) https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_U
(5) https://www.britannica.com/topic/Homo-sapiens-sapiens
(6) https://www.bradshawfoundation.com/stephenoppenheimer/index.php
(7) https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_N_(mtDNA)
(8) https://en.wikipedia.org/wiki/Middle_Paleolithic
(9) نامِ این هنگامه (دوره) را ، «پارینه‌سنگیِ میانی» برگردان (ترجمه) کرده‌اند ؛ ولی من برایِ آن ، نامِ «میانی‌کهن‌سنگی» را بکار میبرم ؛ چون رساتر و آشناتر است.
(10) https://en.wikipedia.org/wiki/Upper_Paleolithic
(11) نامِ این هنگامه (دوره) را ، «پارینه‌سنگیِ زِبَرین» برگردان (ترجمه) کرده‌اند ؛ ولی من برایِ آن ، نامِ «نوکهن‌سنگی» را بکار میبرم ؛ چون رساتر و آشناتر است.
_________________________
در پیرامونِ (حدودِ) سالِ 53،500 پیشازادروز (قبل‌میلاد) ، با رخ دادنِ جهشی ریزیادی (ژنی) در «هومن‌ِ (انسان‌ِ) خردمندِ» (1) «گونهء آر» (2) مانایِ (ساکنِ) میانهء «رشته‌کوهِ زاگرس» (3) ، «هومن‌ِ (انسان‌ِ) خردمندِ» «گونهء یو» (4) ؛ و بواژگانی دیگر (بعبارتی دیگر) ، «هومن‌هایِ (انسان‌هایِ) خردمندِ خردمند» (5) پدید آمدند (6).
رونهیدنی (قابلِ‌توجه) است که «هومن‌هایِ (انسان‌هایِ) خردمندِ خردمند» (5) را ، «هومن‌هایِ (انسان‌هایِ) خردمندِ امروزین‌کالبد» نیز نامگذاری کرده‌اند ؛ چون کالبد و پیکرِ آنها ، چه از دیدگاهِ نمائی (ظاهری) ؛ و چه از دیدگاهِ درونی ، بیکاستانه (کاملاً) با کالبد و پیکرِ هومن‌هایِ سپیدپوستِ امروزین ، برابر بوده است.
«هومن‌ِ (انسان‌ِ) خردمندِ» (1) گونه‌هایِ «آر» (2) و «اِنِ» (7) مانایِ (ساکنِ) «تنگهء هرمز» ، از پیرامونِ (حدودِ) سالِ 56،000 پیشازادروز (قبل‌میلاد) ، گسترش دادنِ قلمرویِ خود بسویِ «کوهستانِ زاگرس» را آغاز کردند ؛ و از پیرامونِ (حدودِ) سالِ 55،500 پیشازادروز (قبل‌میلاد) ، به پدفرازی‌ترین (جنوبی‌ترین) جایِ این کوهستان رسیدند ، و دریافتند که کوهستان ، بهترین زیستگاه برای آنهاست ؛ چون میتوانستند که در اشکف‌هایش (غارهایش) ، پناه بگیرند و برایِ سالهایِ بیشتری زنده بمانند ؛ ولی آنها پس از رسیدن به این بخش از «رشته‌کوهِ زاگرس» ، از زیستگاه‌گستریِ خود ، دست‌برنداشتند ، چون هرسال ، هم سرشمارهء (جمعیتِ) آنها بیشتر می‌شد و به اشکف‌هایِ (غارهای) بیشتری نیاز پیدا می کردند ، و هم آنها با این زیستگاه‌گستریِ خود ، میتوانستند به اندوختگاه‌هایِ (منابع) «گیاهی» ، «جانوری» ، و «سنگی-کانیِ (معدنیِ)» بهتر ، بیشتر ، و پرگونه‌تری (متنوع‌تری) دست یابند.
«هومن‌ِ (انسان‌ِ) خردمندِ» (1) گونه‌هایِ «آر» (2) و «اِنِ» (7) با مانا (ساکن) شدنِ در پدفرازی‌ترین (جنوبی‌ترین) جایِ «رشته‌کوهِ زاگرس» ، دریافتند که باید راهکارآوریِ (فن‌آوریِ) «میانی‌کهن‌سنگی» (8)(9) را با آبُ‌هوایِ سردِ کوهستان ، هماهنگ کنند ؛ و بنمونه (مثلاً) دریافتند که باید از پوستِ جانورانِ پشم‌دار ، برایِ خود ، جامه‌هائی را درست بکنند ؛ و درپیِ پدید آمدنِ این نیاز ، آنها از استخوانهایِ باریکِ جانوران ، «سوزنِ سوراخدار» را نوآوری (اختراع) کردند ؛ آنها همچنین ، «تیغهء سنگی» و «تراش‌افزارِ سنگی» را نیز نوآوری کردند ؛ و گِردآوردِ (مجموعهء) نوآوری‌هائی مانندِ اینها ، راهکارآوریِ (فن‌آوریِ) «نوکهن‌سنگی» (10)(11) را پدید آورد ؛ و سرانجام با جهشِ ریزیادی (ژنی) در گونهء «آر» (2) و پدید آمدنِ «هومن‌هایِ (انسان‌هایِ) خردمندِ خردمند» (5) ، این روند به بالاترین گامِ (مرحلهء) خود رسید ؛ ولی رونهیدنی (قابل‌توجه) است که «هومن‌هایِ (انسان‌هایِ) خردمندِ خردمند» (5) ، همچنان ، فرآوریشیوهء (شیوهء تولیدِ) «برابری‌گرائی» را دنبال کردند.
(1) https://www.britannica.com/topic/Homo-sapiens
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_R_(mtDNA)
(3) https://en.wikipedia.org/wiki/Zagros_Mountains
(4) https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_U
(5) https://www.britannica.com/topic/Homo-sapiens-sapiens
(6) https://www.bradshawfoundation.com/stephenoppenheimer/index.php
(7) https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_N_(mtDNA)
(8) https://en.wikipedia.org/wiki/Middle_Paleolithic
(9) نامِ این هنگامه (دوره) را ، «پارینه‌سنگیِ میانی» برگردان (ترجمه) کرده‌اند ؛ ولی من برایِ آن ، نامِ «میانی‌کهن‌سنگی» را بکار میبرم ؛ چون رساتر و آشناتر است.
(10) https://en.wikipedia.org/wiki/Upper_Paleolithic
(11) نامِ این هنگامه (دوره) را ، «پارینه‌سنگیِ زِبَرین» برگردان (ترجمه) کرده‌اند ؛ ولی من برایِ آن ، نامِ «نوکهن‌سنگی» را بکار میبرم ؛ چون رساتر و آشناتر است.
۱۷۷
۱۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.