رابطه اجباری.......(پارت ۴)
ب/ت: من ترو به این مرد فروختم (لحن سرد)
ا/ت: چرا؟ مگه من چه گناهی گردن هق هق (مثلا داره گیه میکنه و حرف میزنه)
کوک : زود باش هرزه سوار ماشین شو
ویو ا/ت: مجبور شدم سوار ماشینش شم ماشینش
لامبورگینی بود و منم عاشق لامبورگینی بودم(من چیکارکنم؟)
توماشین خوابم برد..
بیدارکه شدم صورتم میسوخت فهمیدم یه سیلی مهکم خوردم
کوک: به چه حقی خوابیدی؟
ا/ت: ای باباچرا میزنی چیکار کنم خو خوابم برد!
کوک: واسه من زبون درازی میکنی هرزه الان نشونت میدم
مهکم از موهام گرفتتم و کشیدتم زمین و بردتم تو امارت. خیلی بزرگ بود
منو بلند کرد و برد توی یه اتاق گرم
به دخت و یه دست بند (منظورم دست بند پلیسه)
بعدم من خابوند رو تخت و دستامو با دست بند بست
و شروع کرد جر دادن لباسم و هم زمان وحشیانه لبمو میک میزد
خیلس درد داشت بعد از اینکه نفسکم اورد شروع کرد اون یدونه سوتین و شورتیم که پام بود جرداد تغلا میکردم ولم کنه......
ادامه دارد...............
ا/ت: چرا؟ مگه من چه گناهی گردن هق هق (مثلا داره گیه میکنه و حرف میزنه)
کوک : زود باش هرزه سوار ماشین شو
ویو ا/ت: مجبور شدم سوار ماشینش شم ماشینش
لامبورگینی بود و منم عاشق لامبورگینی بودم(من چیکارکنم؟)
توماشین خوابم برد..
بیدارکه شدم صورتم میسوخت فهمیدم یه سیلی مهکم خوردم
کوک: به چه حقی خوابیدی؟
ا/ت: ای باباچرا میزنی چیکار کنم خو خوابم برد!
کوک: واسه من زبون درازی میکنی هرزه الان نشونت میدم
مهکم از موهام گرفتتم و کشیدتم زمین و بردتم تو امارت. خیلی بزرگ بود
منو بلند کرد و برد توی یه اتاق گرم
به دخت و یه دست بند (منظورم دست بند پلیسه)
بعدم من خابوند رو تخت و دستامو با دست بند بست
و شروع کرد جر دادن لباسم و هم زمان وحشیانه لبمو میک میزد
خیلس درد داشت بعد از اینکه نفسکم اورد شروع کرد اون یدونه سوتین و شورتیم که پام بود جرداد تغلا میکردم ولم کنه......
ادامه دارد...............
۱۸.۸k
۰۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.