حوس عشق پارت ۲۰

رفتم پیش جونگ کوک تهیونگ:میرا چی شده من:حالا بهتون میگم بعدا بعد رفتم پیش جونگ کوک من:جونگ کوک هنوز داشت فحش میداد و نمیزاشت من چیزی بگم که دیگه قطع کرد بعد داشتم میرفتم جلو یهو برگشت طرفم دستشو زد به کمرم و بغلم کرد اون دستشم همینطور قشنگ بغلم کرده بود بعد منم بغلش کردم کوک:میرا من نمیزارم کاری باهات بکنه اون عوضی گوه میخوره با تو کاری داشته باشه نمیزارم همچین اتفاقی نمیوفته مگراینکه از رو جنازه من رد شه بزارم بهت دست بزنه میکشمش به خدا اگر همچین کاری کنه میکشمش من:جونگ کوک جون خودت و قسم نخور بعد از تو بغلم اومد بیرون بعد رفت در و بست و اومد منم گریم گرفت نشستم رو زمین و دستمو رو صورتم گذاشتم رو چشمام همون موقع جونگ کوک اومد جلوم کوک:عشقم لطفا گریه نکن تو گریه میکنی منم گریم میگیره میرا بعد اومد نشست رو زمین و سر منو چسبوند رو سینش و بغلم کرد من:جونگ کوک من خیلی میترسم با وجود تو بازم میترسم اگه بخواد اول بلایی سر تو بیاره و بعد به من برسه من چیکار کنم کوک:اون هیچکاری با من نمیکنه و و و و اگه بخواد کاریم بکنه اول تو رو فراری میدم بعد من:تو همچین کاری نمیکنی اگه بخوای بمیری پس منم همونجا میمونم و باهات میمیرم کوک:عشقم عزیزم فدات شم گریه نکن من نمیزارم حتی بهت نزدیک شه چه برسه بخواد بهت دست بزنه بعد اشکام بند اومد از تو بغلش اومدم بیرون بعد یکم رفتم جلوتر و من بغلش کردم من:نمیخوام بخاطر من بلایی سرت بیاد کوک:عشقم تو هنوز گلدن مکنه رو نشناختی من:آخخخخ😂 بعد خندم گرفت کوک:هی میرا گریه نکن دیگه بعد دیگه گریه نکردم و از تو بغلش اومدم بیرون اونم گرفت اشکامو پاک کرد کوک:دیگه گریه نکن نه من اتفاقی برام میوفته نه میزارم اون آشغال دستش بهت بخوره حالا بخند بخند دیگه بعد خندیدم کوک:نه نشد مسنوعی بود یدونه خوشگل بزن خوب مگه نمیدونی من برا خندهات میمیرم بخند بعد دوباره خندیدم کوک:آهان هنوزم خنده رو لبام بود کوک:خیلی دوست دارم من:منم خیلی دوست دارم پس اگه منو دوست داری کاری نمیکنی من از دوست داشتنت پشیمون شم کوک:تو بیخود میکنی پشیمون بشی من:گفتم کوک:خیله خوب بخاطر توهم که شده کاری نمیکنم چون من بدون تو میمیرم بعد از رو زمین پاشدیم جونگ کوک اومد جلوم و کمرمو گرفت اومد جلو و لباشو گذاشت رو لبام و لبامو مک زد و خورد یه چند دقیقه همونجوری بودیم که جدا شد بعد اشکامو قشنگ پاک کردم و رفتیم بیرون یهو همه ریختن جلومون همه:میرا جونگ کوک چی شده تهیونگ:آره من به میرا گفتم چی شده اما گفت بعدا میگم بعد جونگ کوک پسرارو برد تا بهشون بگه و گفت پسرا اومدن سمتم جیمین:میرا واقعا کسی دنبالته من:آره تهیونگ:ولی تو مارو داری نباید از چیزی بترسی جین:درسته ما هممون مراقبتیم نمیزاریم کاریت کنه