بازیهای کوچیکتو دوست ندارم
بازیهای کوچیکتو دوست ندارم
استیج کج و کولتو دوست ندارم
نقشی رو که مجبورم کردی بازی کنم
یک احمق ، نه ، ازت خوشم نمیاد
جنایت بی عیبتو دوست ندارم
جوری که موقع دروغ گفتن میخندی
تو گفتی که اسلحه مال من بود
خفن نبود ، نه ازت خوشم نمیاد
اما من باهوش تر شدم ، در زمان سخت محکمتر شدم
عسلم ، من از مرگ برگشتم ، این کارو همیشه میکنم
من یه لیست اسامی دارم و اسم تو توش قرمز و زیرش خط کشیده شده
یکبار چک میکنمش ، بعد دوباره چکش میکنم آه
آه ، ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
آه ، ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
من کلیدای پادشاهیتو دوست ندارم
اونا زمانی برای من بودن
تو یه جای خواب ازم خواستی
منو بستی و یه ضیافت ترتیب دادی
دنیا عوض میشه ، یک روز دیگه ، یک درام دیگه
ام نه برای من ، نه برای من ، تمام چیزی که بهش می اندیشم “کارما” است
و سپس جهان به پیش می رود ، اما یک چیز حتمیه
ممکنه من برای خودمو بگیرم ، اما تو تمامش رو
اما من باهوش تر شدم ، در زمان سخت محکمتر شدم
عسلم ، من از مرگ برگشتم ، این کارو همیشه میکنم
من یه لیست اسامی دارم و اسم تو توش قرمز و زیرش خط کشیده شده
یکبار چک میکنمش ، بعد دوباره چکش میکنم آه
آه ، ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
آه ، ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
استیج کج و کولتو دوست ندارم
نقشی رو که مجبورم کردی بازی کنم
یک احمق ، نه ، ازت خوشم نمیاد
جنایت بی عیبتو دوست ندارم
جوری که موقع دروغ گفتن میخندی
تو گفتی که اسلحه مال من بود
خفن نبود ، نه ازت خوشم نمیاد
اما من باهوش تر شدم ، در زمان سخت محکمتر شدم
عسلم ، من از مرگ برگشتم ، این کارو همیشه میکنم
من یه لیست اسامی دارم و اسم تو توش قرمز و زیرش خط کشیده شده
یکبار چک میکنمش ، بعد دوباره چکش میکنم آه
آه ، ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
آه ، ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
من کلیدای پادشاهیتو دوست ندارم
اونا زمانی برای من بودن
تو یه جای خواب ازم خواستی
منو بستی و یه ضیافت ترتیب دادی
دنیا عوض میشه ، یک روز دیگه ، یک درام دیگه
ام نه برای من ، نه برای من ، تمام چیزی که بهش می اندیشم “کارما” است
و سپس جهان به پیش می رود ، اما یک چیز حتمیه
ممکنه من برای خودمو بگیرم ، اما تو تمامش رو
اما من باهوش تر شدم ، در زمان سخت محکمتر شدم
عسلم ، من از مرگ برگشتم ، این کارو همیشه میکنم
من یه لیست اسامی دارم و اسم تو توش قرمز و زیرش خط کشیده شده
یکبار چک میکنمش ، بعد دوباره چکش میکنم آه
آه ، ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
آه ، ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
ببین منو مجبور کردی چیکار کنم
۷.۴k
۳۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.