ای که در چشم سیاهت ناز آهو ریخته
ای که در چشم سیاهت ناز آهو ریخته
بافه بافه بین موهای تو شببو ریخته
روی شانه روی گونه روی سینه روی من
آبشار_ناز_موهایت به هر سو ریخته
روبروی آینه حینِ تبسم کردن ات...
توی چال گونه طرحِ خالِ هندو ریخته
چشم بادامیِ من مابین سیبِ گونه هات
بر لبانت طرحِ سرخِ آلبالو ریخته
اینهمه خیره شدن در آسمانها تابه کی
پیش پایت مثل من گلهای خودرو ریخته
ای به قربانِ خطوطِ مبهمِ مژگان تو...
کز برای خلقش احساسِ قلم_مو ریخته
این خسوف لعنتی در خاطرِ تقویم نیست
بی گمان بر روی ماهت ابر گیسو ریخته
هرکجا پا میگذاری عطر_لیمو ریخته
بافه بافه بین موهای تو شببو ریخته
روی شانه روی گونه روی سینه روی من
آبشار_ناز_موهایت به هر سو ریخته
روبروی آینه حینِ تبسم کردن ات...
توی چال گونه طرحِ خالِ هندو ریخته
چشم بادامیِ من مابین سیبِ گونه هات
بر لبانت طرحِ سرخِ آلبالو ریخته
اینهمه خیره شدن در آسمانها تابه کی
پیش پایت مثل من گلهای خودرو ریخته
ای به قربانِ خطوطِ مبهمِ مژگان تو...
کز برای خلقش احساسِ قلم_مو ریخته
این خسوف لعنتی در خاطرِ تقویم نیست
بی گمان بر روی ماهت ابر گیسو ریخته
هرکجا پا میگذاری عطر_لیمو ریخته
۴.۳k
۰۶ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.