من از مستی هراسم نیست

من از مستی هراسم نیست
از آن مستان بی مقدار می ترسم
ز عشق هرگز نترسیدم
گریزانم از آن عاشق که یک دل دارد
و یک صد هزار دلبر
و نام معشوق را بر خاک می مالد
و هر دم در خیال خویش تمنای نگار تازه ای دارد
ز تنهایی مرا پروا نبود هرگز
از آن تن ها که بر تن می زنند چنگی ز نامردی گریزانم
در این آشفته بازار رفاقت ها
به دنبال رفیقی ناب می گردم
زهی باطل خیالم را
که من مخمور و اینک در پی یک خواب می گردم

از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید

https://telegram.me/monlightyy/@fuoad/KH