برترین عشق پارت ۴۲

از هم جدا شدیم بعد گوشیم زنگ خورد سولی بود (پارازیت😑😂😂😂😂) جواب دادم یه دستمو گذاشتم دور گردن جونگ کوک و پیشونیمم رو شونش من:بله سولی:یون هی زود بیا کمپانی من:چی شده سولی:دختر آهنگ جدیدت ترکونده من:چیییییی سولی:آهنگ جدیدت کلی طرفدار پیدا کرده من:شوخی میکنی سولی:مگه من باتو شوخی دارم بیا کمپانی من:باشه اومدم کوک:عشقم چی شده من:جونگ کوک اون آهنگی که خونده بودم سولی میگه ترکوندم کلی طرفدار داره کوک:جدی من:بریم تو کوک:بریم بعد رفتم تو کمپانی و سولیو دیدم و رفتم سمتش من:خوب سولی الان باید چیکار کنم سولی:باید برای امشب آماده باشی تا تویه استیج آهنگ بخونی من:تو رو خدا سولی:به خدا بدو امشب روز شانست برو تو کوک:من آهنگشو اون تو گوش میکنم سولی:خیله خوب بعد رفتم تو اتاقک و شروع کردم به تمرین کردن جونگ کوکم جلوم بود بعد شروع کردم به خوندن و تمرین کردن بعد آهنگ تموم شد بعد جونگ کوک پاشد اومد طرف من کوک:تو عشق منی بعد برگه متن و گرفتم جلو صورتمون بعد جونگ کوک آروم اومد جلو منم رفتم جلو صورتامونو به هم نزدیک کردیم بعد لبامونو به هم چسبوندیم همدیگرو بوسیدیم بعد جدا شدیم بعد شب شد و من پشت صحنه در حال میکاپ شدن بودم و رنگ موهامم تغییردادم کرمی و چتری بعد که میکاپ شدم یه لباس مشکی تا رون پا پوشیدم با پوتین ساق بلند تا بلای زانو بگم یه عالمه آدم اونجا بودن که منتظر من بودن جونگ کوکم بود بعد شروع شد و من رفتم روی صحنه وایسادم بعد شروع کردم به خوندن جلو یه عالمه جمعیت نه استرسی هیچی بعد آهنگ تموم شد (الان همه جیغ میزنن😐😂😂😂🤣🤣) یهو سالن منفجر شد از جیغ اسم منو صدا میزدن منم حرفی برای گفتن نداشتم ولی میخندیدم یهو جونگ کوک از پشت صحنه اومد رو صحنه(مگه اونجا نشسته بودی😐😂😂😂😂) حالا اوج جیغ مال جونگ کوک بود کوک:ساکت سالن ساکت شه بعد همه ساکت شدن کوک:بشینید همه میشستن کوک:پاشید😂(خیلی حرف شنوی دارن😐😂😂🤣) کوک:بشینید من:جونگ کوک 😂 بعد همه خندیدن (یعنی طوری ساکت کرد سالنو که معلمای ما نمی تونن😐😂😂😂😂) بعد جونگ کوک دسته منو گرفت برگردوند طرف خودش کوک:عشقم میدونستم امروز فرصتش بود گفتم کاری که از قبل باید میکردمو بکنم بعد میکروفنشو گذاشت رو زمین بعد از جیب کتش یه جعبه مشکی رنگ در آورد و جلوم زانو زد سالن سوکوت بود ولی همه تو شوک بودن بعد در جعبه رو باز کرد توش یه انگوشتر خوشگل دستمو گذاشتم جلو دهنم کلی شوکه شده بودم کوک:یون هی عشقم حاضری تا آخر عمر کنارم باشی با من ازدواج میکنی همه سالن:بگو بله بگو (آقا دیگه بیاید شما بگید بله😐😂😂😂) من:آره آره قبول میکنم سالن ترکید از جیغ بعد جونگ کوک بلند شد انگوشترو در آورد انداخت تو انگوشتم یهو یکی پشت سرم بمب شادی ترکوند