قسمت اول:
قسمت اول:
(((در قسمت آخر منابع ذکر می شود)))
چندی است که در بعضی مجامع فرهنگی مطرح شده است که شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) افسانه بوده و چنین واقعه ای رخ نداده و این داستانی است دروغین که توسط شیعه و از روی بغض خلفاء سه گانه ساخته شده است. به این امید که این شبهه واهی بی اساس تبدیل به ضربه ای جبران ناپذیر به اعتقادات جامعه ما تبدیل نشود در جزوه حاضر، حادثه شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) از دیدگاه کتب و روایات خود اهل سنت بررسی می شود. البته چنان که می دانید این فاجعه از نظر شیعه و طبق روایاتی که از شیعه رسیده است بسیار دردناکتر و جانسوزتر از آنی است که در این جزوه آمده ولی چون بنای این جزوه فقط بیان حادثه نیست بلکه هدف آن اثبات حادثه است، فقط به روایات خود اهل سنت در مورد جزئیات حادثه بسنده شده است و الا هیچ قلمی توان بیان داستان واقعی شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را ندارد. برای رعایت اختصار و به دلیل کثرت روایات اهل سنت در این باب، برای هر موضوع یک یا دو روایت گویا انتخاب شده و بقیه به مراجع و منابع دیگر ارجاع داده شده است که در آن منابع همان عبارت و یا عبارتی شبیه آن و با همان مضمون آمده است.
ان شاء الله که خداوند همه ما را محب و معتقد و مطیع حضرات اهل بیت (علیهم السلام) قرار دهد.
بسم الله الرحمن الرحیم
ما هم دلمان می خواست افسانه باشد... ما هم دلمان می خواست دروغی بیش نباشد... دلمان می خواست چنین ننگی بر دامن امت آخرالزمان نماند.... دلمان می خواست گوش هایمان چنین واقعه ای را نمی شنید و چشمهایمان روایاتش را در کتاب های معتبر شیعه و سنی نمی دید... آخر چگونه ممکن است اصحاب و امت پیامبری، با دختر پیامبرشان - حتی اگر نعوذبالله مجرم باشد - چنین کرده باشند؟!
ای کاش دروغ بود! ای کاش قصه شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) افسانه بود...! ولی افسوس؛ افسوس که هر چه می گردیم و باز می گردیم، بیشتر قطعی و یقینی می شود. آخر صدها روایت شیعه را هم رها کنیم، پس روایات اهل سنت چه؟ با روایات معتبر آنها چه کنیم؟
چه کنیم که خودشان اعتراف دارند؟ چه کنیم که بزرگانشان پذیرفته اند...؟
آری! کوتاه کنیم، بر حقیقت نمی توان چشم بست... و قصه ی این حقیقت چند کلمه بیشتر نیست:
دستور قتل زهرا صادر شد. او را تهدید کردند. به درون خانه اش ریختند.
خانه اش را آتش زدند. بر او ضربه زدند، بچه اش را سقط کردند.
و آخر... زهرا (سلام الله علیها) را به شهادت رساندند...
«تهدید خلیفه دوم به آتش زدن خانه ی فاطمه (سلام الله علیها)»
ابتدای ماجرای شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به زمان حیات رسول الله (صلی الله علیه و آله) بر می گردد که در حوصله این مقال نمی گنجد. ما نیز برای حفظ اختصار قصه را از دستور خلیفه اول (ابابکر) به خلیفه دوم (عمر) برای اخذ بیعت از علی (علیه السلام) و خانواده اش شروع می کنیم که در آن اجازه و دستور اهانت به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) مشهود است:
ثُمّ اِنَّ اَبابکر بَعثَ عمر بن الخطاب اِلی علیٍّ و مَن معه لِیخرِجهم مِن بیتِ فاطمة رضی الله عنها، و قالَ «اِن اَبَوا علَیک، فَقاتِلهم!»(4)
ابابکر عمر بن خطاب را به سوی علی و همراهانش فرستاد تا از خانه فاطمه آنها را خارج کند و به او گفت، اگر از دستور تو سرباز زدند ایشان را بکش!
اما خلیفه دوم هم در این امر قبیح کاملاً از ابابکر اطاعت کرد ولی جالب است بدانید که چه تصمیمی گرفت! بنگرید:
جاءَ عمر اِلی بیت فاطمة (سلام الله علیها) فی رِجال مِن الاَنصار و نفرٍ قَلیلٍ مِن المهاجرین فقال: والَذی نفسی بِیدهِ لَتخرجنّ الی البیعة او لأحرقنّ البیت علَیکم.(5)
عمر به همراه تعدادی از انصار و اندکی از مهاجرین به خانه فاطمه آمد و گفت: قسم به آن که جانم به دست اوست یا برای بیعت خارج می شوید و یا خانه را بر سر شما می سوزانم و آتش می زنم!
فدعا (عمر) بِالحطَب و قال و الَّذی نفسَ عمر بِیده لَتخرجنّ أو لَأحرقنّها عَلی مَن فِیها فَقیل له: یا اَبا الحفص: اِنّ فیها فاطِمه! فَقال: و اِن...(6)
عمر هیزم خواست و گفت: قسم به آن که جان عمر در دست اوست یا خارج می شوید و یا خانه را با اهلش به آتش می کشم. به او گفته شد: ای پدر حفصه فاطمه در این خانه است. پاسخ داد: اگر چه فاطمه هم باشد...!
«هجوم به خانه فاطمه (سلام الله علیها)»
دستور ابوبکر به عمر برای بیعت گرفتن از علی (علیه السلام) تبدیل به هجومی دسته جمعی شد که تاریخ مجبور به ثبت آن گشته است.
و بلَغَ اَبابکر و عمر اَنّ جماعة مِن المهاجرین و الاَنصار فَقَد اجتمعوا مع علی بنِ اَبیطالب فی منزِلِ فاطمة بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله) فَأتُوا فی جماعة حتّی هجموا الدّارَ(7)
به ابابکر و عمر خبر رسید که عده ای از مهاجرین و انصار همراه علی بن ابی طالب در خانه فاطم
(((در قسمت آخر منابع ذکر می شود)))
چندی است که در بعضی مجامع فرهنگی مطرح شده است که شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) افسانه بوده و چنین واقعه ای رخ نداده و این داستانی است دروغین که توسط شیعه و از روی بغض خلفاء سه گانه ساخته شده است. به این امید که این شبهه واهی بی اساس تبدیل به ضربه ای جبران ناپذیر به اعتقادات جامعه ما تبدیل نشود در جزوه حاضر، حادثه شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) از دیدگاه کتب و روایات خود اهل سنت بررسی می شود. البته چنان که می دانید این فاجعه از نظر شیعه و طبق روایاتی که از شیعه رسیده است بسیار دردناکتر و جانسوزتر از آنی است که در این جزوه آمده ولی چون بنای این جزوه فقط بیان حادثه نیست بلکه هدف آن اثبات حادثه است، فقط به روایات خود اهل سنت در مورد جزئیات حادثه بسنده شده است و الا هیچ قلمی توان بیان داستان واقعی شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را ندارد. برای رعایت اختصار و به دلیل کثرت روایات اهل سنت در این باب، برای هر موضوع یک یا دو روایت گویا انتخاب شده و بقیه به مراجع و منابع دیگر ارجاع داده شده است که در آن منابع همان عبارت و یا عبارتی شبیه آن و با همان مضمون آمده است.
ان شاء الله که خداوند همه ما را محب و معتقد و مطیع حضرات اهل بیت (علیهم السلام) قرار دهد.
بسم الله الرحمن الرحیم
ما هم دلمان می خواست افسانه باشد... ما هم دلمان می خواست دروغی بیش نباشد... دلمان می خواست چنین ننگی بر دامن امت آخرالزمان نماند.... دلمان می خواست گوش هایمان چنین واقعه ای را نمی شنید و چشمهایمان روایاتش را در کتاب های معتبر شیعه و سنی نمی دید... آخر چگونه ممکن است اصحاب و امت پیامبری، با دختر پیامبرشان - حتی اگر نعوذبالله مجرم باشد - چنین کرده باشند؟!
ای کاش دروغ بود! ای کاش قصه شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) افسانه بود...! ولی افسوس؛ افسوس که هر چه می گردیم و باز می گردیم، بیشتر قطعی و یقینی می شود. آخر صدها روایت شیعه را هم رها کنیم، پس روایات اهل سنت چه؟ با روایات معتبر آنها چه کنیم؟
چه کنیم که خودشان اعتراف دارند؟ چه کنیم که بزرگانشان پذیرفته اند...؟
آری! کوتاه کنیم، بر حقیقت نمی توان چشم بست... و قصه ی این حقیقت چند کلمه بیشتر نیست:
دستور قتل زهرا صادر شد. او را تهدید کردند. به درون خانه اش ریختند.
خانه اش را آتش زدند. بر او ضربه زدند، بچه اش را سقط کردند.
و آخر... زهرا (سلام الله علیها) را به شهادت رساندند...
«تهدید خلیفه دوم به آتش زدن خانه ی فاطمه (سلام الله علیها)»
ابتدای ماجرای شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به زمان حیات رسول الله (صلی الله علیه و آله) بر می گردد که در حوصله این مقال نمی گنجد. ما نیز برای حفظ اختصار قصه را از دستور خلیفه اول (ابابکر) به خلیفه دوم (عمر) برای اخذ بیعت از علی (علیه السلام) و خانواده اش شروع می کنیم که در آن اجازه و دستور اهانت به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) مشهود است:
ثُمّ اِنَّ اَبابکر بَعثَ عمر بن الخطاب اِلی علیٍّ و مَن معه لِیخرِجهم مِن بیتِ فاطمة رضی الله عنها، و قالَ «اِن اَبَوا علَیک، فَقاتِلهم!»(4)
ابابکر عمر بن خطاب را به سوی علی و همراهانش فرستاد تا از خانه فاطمه آنها را خارج کند و به او گفت، اگر از دستور تو سرباز زدند ایشان را بکش!
اما خلیفه دوم هم در این امر قبیح کاملاً از ابابکر اطاعت کرد ولی جالب است بدانید که چه تصمیمی گرفت! بنگرید:
جاءَ عمر اِلی بیت فاطمة (سلام الله علیها) فی رِجال مِن الاَنصار و نفرٍ قَلیلٍ مِن المهاجرین فقال: والَذی نفسی بِیدهِ لَتخرجنّ الی البیعة او لأحرقنّ البیت علَیکم.(5)
عمر به همراه تعدادی از انصار و اندکی از مهاجرین به خانه فاطمه آمد و گفت: قسم به آن که جانم به دست اوست یا برای بیعت خارج می شوید و یا خانه را بر سر شما می سوزانم و آتش می زنم!
فدعا (عمر) بِالحطَب و قال و الَّذی نفسَ عمر بِیده لَتخرجنّ أو لَأحرقنّها عَلی مَن فِیها فَقیل له: یا اَبا الحفص: اِنّ فیها فاطِمه! فَقال: و اِن...(6)
عمر هیزم خواست و گفت: قسم به آن که جان عمر در دست اوست یا خارج می شوید و یا خانه را با اهلش به آتش می کشم. به او گفته شد: ای پدر حفصه فاطمه در این خانه است. پاسخ داد: اگر چه فاطمه هم باشد...!
«هجوم به خانه فاطمه (سلام الله علیها)»
دستور ابوبکر به عمر برای بیعت گرفتن از علی (علیه السلام) تبدیل به هجومی دسته جمعی شد که تاریخ مجبور به ثبت آن گشته است.
و بلَغَ اَبابکر و عمر اَنّ جماعة مِن المهاجرین و الاَنصار فَقَد اجتمعوا مع علی بنِ اَبیطالب فی منزِلِ فاطمة بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله) فَأتُوا فی جماعة حتّی هجموا الدّارَ(7)
به ابابکر و عمر خبر رسید که عده ای از مهاجرین و انصار همراه علی بن ابی طالب در خانه فاطم
۱۲.۵k
۱۱ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.