عاشقانه
دیگر به روی نام تو هم خط کشیده ام
پاپیچ من نباش به آخر رسیده ام
از لحظه حضور تو هر روز رفته است
حاصل چه بوده جز دل در خون تپیده ام
بهتر که سرنوشت من از تو جدا شود
کافیست هر چه زخم زبان می شنیده ام
بن بست گشته راه پریدن گمان کنم
از آسمان به سوی زمین می پریده ام
این صید عشق بود که ما هم نفس شدیم
صیاد جان کجاست گل نودمیده ام
دیگر نه جای توست در این دل نه دیگری
چون پیله ای برای رهایی تنیده ام
پاپیچ من نباش به آخر رسیده ام
از لحظه حضور تو هر روز رفته است
حاصل چه بوده جز دل در خون تپیده ام
بهتر که سرنوشت من از تو جدا شود
کافیست هر چه زخم زبان می شنیده ام
بن بست گشته راه پریدن گمان کنم
از آسمان به سوی زمین می پریده ام
این صید عشق بود که ما هم نفس شدیم
صیاد جان کجاست گل نودمیده ام
دیگر نه جای توست در این دل نه دیگری
چون پیله ای برای رهایی تنیده ام
۶.۷k
۲۷ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.