هر فرد بخشی از خودش را پنهان میکند.
هر فرد بخشی از خودش را پنهان میکند.
ما آدمها در صداقتِ مطلق نمیتوانیم دوام بیاوریم.
بخشی از دنیا همیشه شبیه به رازی بر ما پنهان است و دانشمندان همیشه در حال جستجو و کشفِ بخشهای پنهانِ جهانند. دانشمندان جستجوگرند.
.
پنهان بودن بخشی از زندگیست اما یادمان باشد ما در رابطههایمان با آدمها، اصلا نباید "دانشمند" باشیم.
قرار است در هر شرایطی و در هر رابطهای خودمان را کشف کنیم نه دیگران را.
.
هر چقدر بیشتر در رابطههایمان دانشمند باشیم بیشتر از قلب آدمها دور میشویم. و جستجو و فشار آوردن به هر نحوی، آدم رو به رویمان را مضطرب میکند و صمیمیت را کم میکند. درست است گاهی ما متوجه میشویم که یارمان یا دوستمان چیزی را پنهان میکند اما این دانستن اصلا به این معنا نیست که باید به رویشان بیاوریم و آنها را تحت فشار قرار دهیم که متوجه این رفتارشان شوند. رابطهها محلِ جستجو ، آموزش و تذکر نیست. رابطهها محل پذیرش و به وجود آوردن امنیت است. ما وارد رابطهها میشویم که از فشارهای زندگیمان کم شود و دردهایمان را راحتتر تحمل کنیم نه اینکه تحت فشار قرار بگیریم یا تحت بازپرسی و جستجوی روان و تحلیلهای عمیق قرار بگیریم.
.
به آدمها اجازه ندهیم ما را تحلیل کنند و خودمان هم هیچکس را مورد جستجو قرار ندهیم. آدمها قرار نیست در رابطههایشان دانشمند، فیلسوف و تحلیلگر باشند. آنچه ما باید به خودمان یاد آوری کنیم این است که آدمها برای امنیت و دوستداشتنی بودن و درک شدن وارد رابطه با ما میشوند. حقیقت آن است که بیشتر آنچه که در مورد آدمها میخواهیم تحلیل کنیم به احتمال زیاد مربوط به بخشهای پنهان، احساسات، اضطرابها و امیال خودمان است؛ پس ممکن است آنچه که حس میکنیم و یا میدانیم هیچ ربطی به آدم مقابل نداشته باشد.
.
قرار است بدانیم در رابطههای صمیمانه، برابری قدرت است نه داناتر بودن و تحلیلگر بودن. رابطههای صمیمانه را قلبها جلو میبرند نه افکار و ذهن. ما هم بخش هایی از خودمان را در مقابل دیگران پنهان میکنیم و دیگران هم این حق را دارند؛ وقتی رابطه صمیمانه و عمیق جلو برود، صمیمیت کار خودش را انجام میدهد؛ آنچه که لازم است بیان میشود و آنچه که لازم نیست ممکن است پنهان بماند. آدمها را تحت فشار و بازپرسی و تحلیل قرار ندهید که با شما صادق باشند. در عمیقشدن صمیمیت تلاش کنید؛ صداقت خود به خود شفافیت ایجاد می کند.
.
ما آدمها در صداقتِ مطلق نمیتوانیم دوام بیاوریم.
بخشی از دنیا همیشه شبیه به رازی بر ما پنهان است و دانشمندان همیشه در حال جستجو و کشفِ بخشهای پنهانِ جهانند. دانشمندان جستجوگرند.
.
پنهان بودن بخشی از زندگیست اما یادمان باشد ما در رابطههایمان با آدمها، اصلا نباید "دانشمند" باشیم.
قرار است در هر شرایطی و در هر رابطهای خودمان را کشف کنیم نه دیگران را.
.
هر چقدر بیشتر در رابطههایمان دانشمند باشیم بیشتر از قلب آدمها دور میشویم. و جستجو و فشار آوردن به هر نحوی، آدم رو به رویمان را مضطرب میکند و صمیمیت را کم میکند. درست است گاهی ما متوجه میشویم که یارمان یا دوستمان چیزی را پنهان میکند اما این دانستن اصلا به این معنا نیست که باید به رویشان بیاوریم و آنها را تحت فشار قرار دهیم که متوجه این رفتارشان شوند. رابطهها محلِ جستجو ، آموزش و تذکر نیست. رابطهها محل پذیرش و به وجود آوردن امنیت است. ما وارد رابطهها میشویم که از فشارهای زندگیمان کم شود و دردهایمان را راحتتر تحمل کنیم نه اینکه تحت فشار قرار بگیریم یا تحت بازپرسی و جستجوی روان و تحلیلهای عمیق قرار بگیریم.
.
به آدمها اجازه ندهیم ما را تحلیل کنند و خودمان هم هیچکس را مورد جستجو قرار ندهیم. آدمها قرار نیست در رابطههایشان دانشمند، فیلسوف و تحلیلگر باشند. آنچه ما باید به خودمان یاد آوری کنیم این است که آدمها برای امنیت و دوستداشتنی بودن و درک شدن وارد رابطه با ما میشوند. حقیقت آن است که بیشتر آنچه که در مورد آدمها میخواهیم تحلیل کنیم به احتمال زیاد مربوط به بخشهای پنهان، احساسات، اضطرابها و امیال خودمان است؛ پس ممکن است آنچه که حس میکنیم و یا میدانیم هیچ ربطی به آدم مقابل نداشته باشد.
.
قرار است بدانیم در رابطههای صمیمانه، برابری قدرت است نه داناتر بودن و تحلیلگر بودن. رابطههای صمیمانه را قلبها جلو میبرند نه افکار و ذهن. ما هم بخش هایی از خودمان را در مقابل دیگران پنهان میکنیم و دیگران هم این حق را دارند؛ وقتی رابطه صمیمانه و عمیق جلو برود، صمیمیت کار خودش را انجام میدهد؛ آنچه که لازم است بیان میشود و آنچه که لازم نیست ممکن است پنهان بماند. آدمها را تحت فشار و بازپرسی و تحلیل قرار ندهید که با شما صادق باشند. در عمیقشدن صمیمیت تلاش کنید؛ صداقت خود به خود شفافیت ایجاد می کند.
.
۵۰.۴k
۱۱ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.