رها شدم چون معمولی بودم....
رها شدم چون معمولی بودم....
معمولی بودن یعنی بلد نبودن...
و من بلد نبودم...
بلد نبودم وقتی پیام می دهند به ثانیه نکشیده جواب ندهم...
بلد نبودم به هر بی سروپایی عزیزم بگویم و جانم بشود جواب تمام کسانی که صدایم میکنند...
بلد نبودم وقتی "دوستت دارم" میشنوم جلوی سرخ شدن گونه هایم و پیچیدن دستهایم بهم را بگیرم...
بلد نبودم در کنار عشق هزار جور دوست اجتماعی داشته باشم و جلوی جمع از سروکول عشقم بالا بروم....
اما بارها میان این شعر ها بوسیدمش در آغوش گرفتمش....نفهمید..
نخواست که بفهمد...
مرا رها کرد به همین سادگی....
این روزها برای تنها نبودن باید مثل خودشان باشی...رابطه های امروزی بیشتر از تعهد زرق و برق دارند....
آی جماعت ما وصله شما نیستیم....ما به چیزهایی معتقدیم که اسمش به گوشتان هم نخورده...مثل "حرمت"...مثل "تعهد"...
شما را به خیر و ما را به سلامت..
معمولی بودن یعنی بلد نبودن...
و من بلد نبودم...
بلد نبودم وقتی پیام می دهند به ثانیه نکشیده جواب ندهم...
بلد نبودم به هر بی سروپایی عزیزم بگویم و جانم بشود جواب تمام کسانی که صدایم میکنند...
بلد نبودم وقتی "دوستت دارم" میشنوم جلوی سرخ شدن گونه هایم و پیچیدن دستهایم بهم را بگیرم...
بلد نبودم در کنار عشق هزار جور دوست اجتماعی داشته باشم و جلوی جمع از سروکول عشقم بالا بروم....
اما بارها میان این شعر ها بوسیدمش در آغوش گرفتمش....نفهمید..
نخواست که بفهمد...
مرا رها کرد به همین سادگی....
این روزها برای تنها نبودن باید مثل خودشان باشی...رابطه های امروزی بیشتر از تعهد زرق و برق دارند....
آی جماعت ما وصله شما نیستیم....ما به چیزهایی معتقدیم که اسمش به گوشتان هم نخورده...مثل "حرمت"...مثل "تعهد"...
شما را به خیر و ما را به سلامت..
۱.۶k
۲۳ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.