امشب هــــــــم ...
امشب هــــــــم ...
خیالت را زیر سرم میخوابانم
و در رویا منتظرت میمانم
خندههایت را هم بیاور
میخواهم مقدارے از آن را
توے مشتهایم پنهان ڪنم
میدانی دلبــــــــر جان
خیلی وقت است ڪہ دیڪَر
دلتنڪَی هایم خوب نمیشوند
برایم عطـرت را بیاور
همان ڪہ دلتنڪَیام را بـر میدارد
راستی ...
فراموشت نشود
این بار ڪہ آمدے
بیشتــــــــــــــر بمان
مـن زود بہ زود میمیرم ...
خیالت را زیر سرم میخوابانم
و در رویا منتظرت میمانم
خندههایت را هم بیاور
میخواهم مقدارے از آن را
توے مشتهایم پنهان ڪنم
میدانی دلبــــــــر جان
خیلی وقت است ڪہ دیڪَر
دلتنڪَی هایم خوب نمیشوند
برایم عطـرت را بیاور
همان ڪہ دلتنڪَیام را بـر میدارد
راستی ...
فراموشت نشود
این بار ڪہ آمدے
بیشتــــــــــــــر بمان
مـن زود بہ زود میمیرم ...
۴.۰k
۰۹ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.