مادرش را بوسه زد بر دست و پا
مادرش را بوسه زد بر دست و پا
تا که بهر رفتنش گردد رضا
گفت گر اذنم دهی بر رفتنم
روز محشر هم شفیع تو منم
نام اومحسن بود حججی لقب
جان خود را کرد فدا در راه حق
او به دشمن روز را چون شب نمود
جان فدای حضرت زینب نمود
بود مدافع حرم آن با وفا
سرجدا شد چون حسین در کربلا
کشت او را داعش پست لعین
سرجدا کرد از تن آن نازنین
داد شکنجه قبل کشتن آن لعین
بعد او را کشت چون شاهدین
در ره اسلام و دین آن نور عین
سرجدا گردید او مثل حسین
ای که بی دستی و بی پا و سری
نور چشم ملت این کشوری
او چو شمر بود تو عزیز فاطمه
کرد جدا رأس تو را بی واهمه
حججی که جان خود ایثار کرد
پیروی از میثم تمار کرد
حق دهد بر این جوان باسرشت
روز محشر جایگاهی در بهشت
تا که بهر رفتنش گردد رضا
گفت گر اذنم دهی بر رفتنم
روز محشر هم شفیع تو منم
نام اومحسن بود حججی لقب
جان خود را کرد فدا در راه حق
او به دشمن روز را چون شب نمود
جان فدای حضرت زینب نمود
بود مدافع حرم آن با وفا
سرجدا شد چون حسین در کربلا
کشت او را داعش پست لعین
سرجدا کرد از تن آن نازنین
داد شکنجه قبل کشتن آن لعین
بعد او را کشت چون شاهدین
در ره اسلام و دین آن نور عین
سرجدا گردید او مثل حسین
ای که بی دستی و بی پا و سری
نور چشم ملت این کشوری
او چو شمر بود تو عزیز فاطمه
کرد جدا رأس تو را بی واهمه
حججی که جان خود ایثار کرد
پیروی از میثم تمار کرد
حق دهد بر این جوان باسرشت
روز محشر جایگاهی در بهشت
۱.۳k
۲۷ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.