عشق مخفی پارت ۱۸

لبمو گذاشتم رو لباش و
شروع کردم مک زدن
اونم بدنمو لمس میکرد چسبوندم به دیوار و گردنمو میبوسید و مارک میکرد
جیمین: اهههههه.. اوممم
و یدفعه واردم کرد
بلافاصله لباشو رو لبام گذاشت تا صدام بیرون نره
وقتی فهمید عادت کردم لبشو جدا گرد ولی من هنوزم ناله های ارومی میکردم
جیمین: اههههههههههههه.. اومم.. اوهههه
یونگی: اروم بیب
جیمین: نمیتونم.. اهههههههه
شروع کرد کوبوندن خودش داخلم
جیمین: اوههههه.. اههههه
بعد چند مین کارشو تموم کرد حوله پیچیدیم دور بدنمون و رفتیم بیرون خودمونو که خشک کردم یدفعه انداختم رو تخت
جیمین: اخ یواش
حوله رو برداشت و از پشت واردم کرد

ببخشید کوتاه بود