عشق در نگاه اول پارت 4
یهو با حرفی که زد شکه شدم اون رو به من گفت من تورومیخوام با این حرفش قلبم تند تند میزد با لکنت بهش گفتم داری شوخی میکنی دیگه اون خیلی خونسرد جواب داد نه ا/ت من واقعا دوست دارم میخوام مال من باشی پایان ا/ت ویو) ا/ت: ولی تو امروز تازه منو دیدی چطور تو یک روز عاشقم شدی کوک: به عشق در نگاه اول اعتقاد داری برای منم همین اتفاق افتاده. ا/ت: عشق در نگاه اول؟؟ کوک: حالا اینارو ول کن توعم دوسم داری دوست داری دوست دخترم بشی ؟ ا/ت: باید بهم فرصت بدی کوک:چقد ا/ت: نمیدونم با این حرفم بدوبدو از سالن ورزش بیرون رفتم وبه سمت کلاس حرکت کردم هنوز متعجب بودم کلی سوال تو ذهنم بود رفتم پیش رزا نشستم و همه چیز رو بهش گفتم رزا: بنظرم بهش جواب مثبت بده اون پسره خوبی هست ا/ت: خب آره پسر خوبی هست ولی من تازه یک روزه باهاش آشنا شدم باید بدونم خانواده خوبی داره یانه پسر هوس بازی هست یانه منو واقعا دوست داره یا داره دروغ بهم میگه رزا: یا ا/ت چرا مثل خانواده هایی که واسه دخترشون خاستگار اومده صحبت میکنی و دومم اینکه مگه بهت نگفت انگار عشق در نگاه اول براش پیش اومده پس دوست داره تو یک نگاه عاشقت شده وای خدااااا چقد رمانتیک منم ازین عاشقا میخوام ا/ت: یا رزا بس کن
۸.۹k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.