امروز هم مثله دیروز

امروز هم مثله دیروز
کاش این کارمون تموم نمیشد
چند روزی بود ک حداقل ظاهرا به یه ارامشی رسیده بودم😢
فکرت نبود،مثل خودت که نیستی...
از فردا روز از نو،روزی از نو😖

پی نوشت:یادواره ابرار غرفه داشتیم،با کلی طرح و ایده نو😎
اختتامیه بود مثلا امروز..قرار تمدید هست،اما ما نیستیم😖
پی تر نوشت:تازه خونه رسیدم😊 😐 😄

پی ترین نوشت:نبینم من هفته ی بعد رو الهی😔

#چقد_سخت_میگذری_پاییز_جان
#روزمرگی_های_من
#شاید_موقتِ_امشب

۹/۷/۹۵
دیدگاه ها (۲)

شب هفتم از شاهزاده ای شش ماهه می خواننداز حسینی که قنوت گرف...

‍ ...ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوانمثل تیری که رها می شو...

این روزا عجیب سرم شلوغهانقدی ک کار از ۸صبح شروع میشه و تا پا...

من غلط کردم، اگر گفتم صبورم بیخیاللاف بیجایی زدم،الساعه کتما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط