رویای که تبدیل به واقعیت شد پارت ۲۳

از لبام جدا شد و بقیه تو فاز جیغ بودن و ما تو فاز عشق😍😂 کوک:پاشو بریم تو اتاق من:بریم منو بلند کرد تو بغلش و بردم تو اتاق و گذاشتم رو تخت نشستم اونم اومد کنارم من:جونگ کوک میخوام لباسمو عوض کنم این خیلی خفس کوک:خوب برو من:برگرد بعد خندید گفت کوک:باشه و رو هوا رو نگاه کرد رفتم لباسمو عوض کردم
از زبون جونگ کوک
رفت عوض کرد منم کلی کنجکاو شدم بیشعوری کردم و برگشتم یه زره نگاه کردم واو🤤 زبونم بند اومد یهو برگشت منم سرمو دوباره برگردوندم(منحرف 😐😂)
از زبون خودم
رفتم پیشش و گفتم من:میتونی برگردی برگشت صورتش قرمز بود من:چرا صورتت قرمزه کوک:من نه من قرمزم من:اوهوم اینجوری شدی🔴 دستشو گذاشت رو صورتش کوک:چیزی نیست من:🤔 کوک:خیله خوب بعد دستمو گرفت کشید و منو برد تو بغلش و دستشو دور کمرم حلقه کرده بود منم رو پاش بودم و یه دستمم دور گردنش حلقه کردم و بهم نگاه میکرد صورتش قرمز بود کوک:گائول یه چیز بگم جوش نمیاری من:بگو چیکار کردی کوک:اومم من اییی ما دیگه باهم رابطمون جدیه من:بگو خوب کوک:یعنی نمی تونم دوست دخترمو دید بزنم من:😕 کوک:من من دیدمت داشتی لباس عوض میکردی من:😐😂😂🤣🤣چیکار کردی😤😜(الکی 😂) کوک:نگات کردم من:تو منو نگاه کردی کوک:الان میخوای چیکار کنی بزنیم من:نخیر بعد خودمو بردم بالا تو صورتش اون دستمو آوردم بالا فکر میکرد میخوام بزنمش چشماشو اینه چی بسته بود (فقط دستت روش بلند شه☻🔪) دستمو گذاشتم رو صورتش و بعد لبامو گذاشتم رو لباش و لباشو مک زدم بعد جدا شدم چشماشو باز کرد یه نگاه بهم کرد من:منو دید زدی فکرکردی واقعا دلم میاد بزنمت😍 کوک:الان با این بوست هوش از سرم بردی الان نوبت منه بعد لباشو کوبید رو لبام و مک میزد و میخورد بعد خوابوندم منو تو بغلش گرفته بود و لبامو ول نمیکرد منم همراهیش کردم دستمو رو گردنش میکشیدم و بلخره از لبام دل کند بعد دستشو برد دستمو گرفت و مثل اینکه دستا یه بچه کوچولو رو گرفته باشه تو دستش هی ناز کنه☺خیلی حال میده😄 اما بعد برد سمت قلبش کوک:حسش میکنی تپش قلبم که داره تند تند میزنه رو حس میکنی من:اوهوم کوک:این وقتی انقدر تند میزنه که تو کنارم باشی یا نگات کنم
قلبش تند تند میزد من:میگم نزنه بیرون😍 کوک:اول و آخر میزنه بیرون انقدر تند تند میزنه و بعد منم دستشو گرفتم گذاشتم رو قلبم من:این چطور اینجام یه چیز تند تند میزنه به اندازه مال خودت اونم مال تو(من الان قلبم تند تند میزنه😢) کوک:گفته باشم این مال منه ها😋 این قلب مال منه ها سعی نکن ازم بگیرش 🙂 من:میخوای بکنم بدم به تو کوک:نه اونجوری نمیزنه این قلب فقط تو قلب صاحب خودش میزنه ولی مال منه مال منه مال منه من:خیله خوب😂🤣 اگه اینجوریه قلب توهم مال من کوک:نه نمیدم من:چلا🙁