رویایی که تبدیل به واقعیت شد پارت ۲۲
نامجون:گائولت داره به این میخنده که تهیونگ و جین داشتن کشته میشدن من:خیله خوب جدی میشیم🤐 کوک:😂🤣🤣 من:🤣🤣🤣🤣🤣نمیشه تهیونگ:گائول بسه مردی تو کوک:چیکارش داری بزار بخنده😐 جین:😐😂🤣🤣🤣🤣 جینم خندش گرفت حالا همه به خنده جین خندیدیم😂🤣🤣 جین:یه جک بگم شوگا:واییی نه😐 من:بگو جین:میدونی اگه وای فای هنگ کنه چی میگه من و بقیه:چی میگه جین:هاجی هج مام 😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂یاع یاع یاع یاع یاع یاع یاع باحال بود کوک:🙄 جیمین:🙄 بیشتر به خندهاش خندیدیم تا جوکش کوک و من:😂🤣🤣🤣🤣 کوک:گائول نخند دردت میگیره ها 😂 من:باشه نمیخندم 😊 کوک:اهم شام آمادست همه:حملهههههه منم پام درد میکرد ندوییدم آروم راه میرفتم که جونگ کوک اومد کمکم کرد کوک:کمک نمیخوای شما من:ممنون😊 کوک:یکیتون آدم نبودید بیاریدش😐 من:عب نداره بعد بلندم کرد از رو زمین و بردم سر میز و گذاشتم رو صندلی و غذامو خوردم دستم میلرزید که جونگ کوک گفت کوک:صبر کن دستت میلرزه من:خوب عادیه یکم اومد نزدیک من و خودش بهم داد کوک:از اون دستت تا وقتی خوب نشده استفاده نکن😊 من:باشه کوک:عااااااااا من:عاااااا (الان همه دارن از سینگلی رنج میبرن😂🤣🤣🤣🤣😐بمیرم) بعد غذا رو گذاشت تو دهنم کوک:ببند حالا☺ من:🤐 کوک:😂 بعد شاممونو خوردیم تهیونگ:کی فیلم ترسناک میبینه 😁 همه:مننننننننن کوک:گائول نمی ترسی من:فقط یه کوچولو کوک:خیله خوب ولی اگه ترسیدی زود برو تو بغل خودم من:باشه رفتیم فیلمو نگاه کردیم جیهوپ:صبر کنید بدون پوف فیل که معنی نداره من:راست میگه😲 کوک:چرا یادمون نبود جیهوپ:برید کنار بعد فیلمو نگاه کردیم سر یه تیکش یهو جیغ زدم پوف فیل ریخت رو هوا رو سر جونگ کوک من:اووووو ببخشید😯 بعد یدونه پوف فیل رو موهاش بود دستمو زدم رو هوا و برش داشتم کوک:بیا تو بغلم اگه ترسیدی رفتم تو بغلش و وقتی میترسیدم جونگ کوک دستشو میگرفت جلو چشمم همه جیغ میزدن مخصوصا جین😂 این وصت فقط جونگ کوک بود که نترسید(من باید مدال طلا بهش بدم😍) جونگ کوک دستشو گذاشت جلو چشمم منم گرفتم و تو بغلش فشارم میداد من:جونگ کوک نزار نگاه کنم کوک:نمیزارم به من نگاه کن بهش نگاه کردم همه ترسی که داشتم ریخت😍 کوک:نترس من هستم من:اصلا ریخت😍 بعد خندید لبامو بوسید
۱۱.۸k
۱۳ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.