اندوه این سینه، غم من، صد کتاب است
اندوه این سینه، غم من، صد کتاب است
مثل قناری، در قفس، حالم خراب است
این داستان عشق، حالم را گرفته
پایان هر فصلش، سراب است و سراب است
من، از تنفر پر شدم، وقتی که دیدم
هر پرسشی دارم ز دنیا، بی جواب است
هر روز، غم ها بیشتر، شادی ست کمتر
هر لحظه، سهم من، هزاران التهاب است
باید بگویم، قصه خود را، در این شعر
ظرف غم و اندوه، تنها شعر ناب است
من، صاحب دیوانی از اشعار نابم
اندوه این سینه، غم من، صد کتاب است
مثل قناری، در قفس، حالم خراب است
این داستان عشق، حالم را گرفته
پایان هر فصلش، سراب است و سراب است
من، از تنفر پر شدم، وقتی که دیدم
هر پرسشی دارم ز دنیا، بی جواب است
هر روز، غم ها بیشتر، شادی ست کمتر
هر لحظه، سهم من، هزاران التهاب است
باید بگویم، قصه خود را، در این شعر
ظرف غم و اندوه، تنها شعر ناب است
من، صاحب دیوانی از اشعار نابم
اندوه این سینه، غم من، صد کتاب است
۷۶۲
۳۰ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.